دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 452 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 35 |
بررسی سازه ها و راه های ارتقای اثر بخشی نیروی کار
چکیده :
امروزه بررسی راهبردی سازه ها و ساز وکارهای اثر بخشی از موارد مسلم تحول آفرینی و استقرار نظام بهبود فرایندهای کار قلمداد می شود عامل انسانی از دو زاویه متعارض یکی خلاقیت ، جمود ، و دیگری کار آفرینی – انهدام بازده سازمانها ، نقش زیر بنایی در موفقیت واثر بخشی سازمان و مدیریت دارد .
مقاله حاضر درصدد شناسایی بافت درونی ، تعبیه اسکلت پیکره اثر بخشی و ارائه راهکارهای هدایت مولفه های بهبود اثر بخشی سازمانی است .
مقدمه :
امروز سازمانها به حدی گسترده و پیچیده شده اند که بدون علم سازمان و مدیریت و بهره گیری از توانمندی ، فراست و مهارتهای سالها تجربه سازمانی نه می توان سازمان را به خوبی درک وتحلیل کرد ونه می توان آن را رهبری و مدیریت نمود . همان طور که بدون علم و ممارست درهر رشته تخصصی نمی توان از آن بهره برداری کرد علم مدیریت به لحاظ پیچیدگی ذهنی بودن ، وناهمگنی محیط واعضای سازمان بسیار
سخت تر از هر علمی است که محیط آن جنبه فیزیکی و واقعی دارد.
جامعه نمی تواند از این پس شاهد وارد آوردن ضرر از طرف افرادی باشد که بدون آگاهی از علم مدیریت صرفا به لحاظ پیروی از حلقه مراعات ( روابط ) و شیرینی منصبهای مدیریت وبا مستقر نشدن در حرفه مرتبط با رشته تحصیلی و تخصصی خود مشاغل حساس مدیریت سازمانها را اشغال کنند اینان تلاش می کنند صرفا با بهره گیری از سطوح اخلاقی و ارزشهای اجتماعی این عصر بدون کوچکترین آگاهی از نظریه و قوانین تحلیلی رشته ای و علم بسیار حساس و پیچیده مدیریت ، اداره امور سازمانها را بر عهده گیرند .
همه افراد دلسوز در این جامعه بارها شاهد حلقه شوم و دور باطل افکار مدیران و محو شدن برنامه ها وعملیات سازمانها بوده اند ، آثار سوء این نوع تصمیم گیریها موجب معدوم کردن کیفیت و انگیزشهای کاری منابع انسانی سازمانها می شود که گهگاه می بینیم فردی در منصب مدیریت می نشیند که ازعلم و جوهره ظریف مدیریت واداره سازمان و نحوه دستیابی به اثر بخشی سازمانی بهره چندانی ندارد .
موفقیت و اثر بخشی
اثر بخشی که بعد کیفی بهره وری است درارتباط بسیار نزدیک با کیفیت و توان کاری
نیروی انسانی است این شاخص نشانگر نسبت : 1- هدفهای واقعی به هدفهای پیش بینی شده و 2- عملکرد واقعی به عملکرد مورد انتظار است وا زطریق بازده نیروی کار و سازمان اندازه گیری می شود اثر بخشی در واقع با هدفهای مدیر وسازمان مشخص می شود وهویت پیدا می کند عرصه شاخصهای سنجش اثر بخشی در چارچوب : 1- میزان دستیابی به هدفهای مورد انتظار 2) کیفیت کار 3) سرعت و دقت کار و 4) جوششهای درونی بهبود و خلاقیت قرار می گیرد البته در تعیین اثر بخشی باید میان اثر بخشی هدفهای فردی ، سازمانی ، و مدیریت تفاوت قائل شد از آنجا که یکی از خصیصه های تحقق تفکرات واراده مدیریت در سازمانها استفاده از مجاری قدرت است لازم است میان مجاری قدرت سازمانی مقام و مجاری قدرت شخصی در کسب موفقیت و اثر بخشی تمییز قائل شد ، هر چند که منظور از قدرت میزان توانایی تاثیر گذاری بر رفتار افراد است در صورتی که شخصیت سازمانی قادر باشد افراد سازمان را به انجام دادن کار معینی ترغیب کند ، آن شخصیت دارای قدرت سازمانی مقام است درحالی که قدرت شخصی از مجاری قدرت زیر دستان در انجام دادن فعال کار ، نشئت می گیرد بهترین وضعیت برای مدیریت سازمان ، جمع کردن این دو نوع مجاری قدرت در شخص مدیر است یعنی هم پذیرای او باشند دوستش بدارند ، به او احترام حرفه ای و شخصیتی بگذارند وهم از او پروا ، حیا و اطاعت پذیری بالایی داشته باشند وحتی بترسند در این میان بازده میزان کوشش وهدایت مدیریت مطرح میشود که بر آن اساس فرد می کوشد بر رفتار دیگری تاثیر بگذارد وبه آن جهت بدهد و آن را در قلمرو و ابستگی وارد کند . میزان موفقیت افراد در سازمان را با بازده ( قدرت تولیدی ) گروه تحت رهبری آنها اندازه گیری می کنند .
موفقیت با چگونگی گرایش ، رفتار ، و عملکرد فرد و گروه ارتباط دارد ، اما اثر بخشی نشانه وضع درونی و میزان آمادگی اولیه فرد و گروه برای انجام دادن کار است لذا ماهیت گرایشی و انگیزشی دارد مدیر بهره مند از قدرت سازمانی ، از شیوه های مستقیم نظارت استفاده می کند ودر مسیر دستیابی به موفقیت سازمانی گام بر می دارد اما اثر بخشی زمانی نمایان می شود که مدیر بر قدرت شخصی وبهره گیری از مجازی آن با اعمال نظارت کلی تر و جلوه های غیر مستقیم تاکید داشته باشد .
قدرت مقام در سازمان درچارچوب سلسله مراتب و تفکیک عمودی از بالا و پایین تفریض می شود در حالی که قدرت شخصی از پایین به بالا بر اثر پذیرش زیر دستان و درعرصه ترکیب وساز و کارهای دستیابی به هدفهای مشترک به وجود می آید مدیری که قدرت اعمال نفوذ (موقت ) بر رفتار دیگران دارد می تواند موفق اما ناموثر باشد در صورتی مدیری موفق واثر بخش شناخته می شد که صاحب مجاری اعمال نفوذ فکری ، حرفه ای ، وانگیزشی بر نیروی کار برای بالا بردن بهره وری سازمان باشد ( هالس 1994 هرسی و بلانچارد ، 1378 ) در نمودار شماره 1 نمایش هندسی تعامل قدرت شخصی ، اثر بخشی و نظارت در نمودار شماره 2 نمایش هندسی تعامل قدرت سازمانی موفقیت و نظارت ارائه شده است .
برای تعیین میزان موفقیت واثر بخشی ، نیاز به تعیین استاندارد های انجام کار و سنجش عملکرد مورد انتظار نیروی کار وجود دارد . حال این سوال مطرح می شود در تدوین استانداردها چه نوع معیارهای متعارفی ملاک است ؟ آیا این استانداردها باید به حدی بالا باشند که دست یافتن به آنها برای همگان ناممکن باشد و فقط افرادی بتوانند به آن دست یابند که توان بسیار بالایی داشته باشند ؟ آیا بهتر نیست این استانداردها نیز بر نیروی کار اثر مطبوع انگیزشی می گذارند و با معیارها و روشهای حسابداری – مثلا برنامه ریزی مالی و تنظیم گزارش عملکرد واحدهای سازمانی – سازگاری بالایی دارند مطابق این استانداردها انتظارات تا حد مناسب در سطح بالا قرار داده می شوند تانیروی کار برای حصول به آن تلاش کند این رو یک اهمال کاری ، ضایعات ،خرابی ، تاخیر و قفه وصدمات وارده به تجهیزات را درحد طبیعی ودر چارچوب حدود پذیرش استاندارد می پذیرد . از این رو ، افرادی که بتوانند آن موارد را به حد کمتر از سطح مورد نظر تقلیل دهند تشویق می شوند و پاداش می گیرند . تغییرات عملکردی نیز مطبوع نیست مدیران استانداردهای عملکرد را هدفهای قابل حصول سازمانی در نظر می گیرند در این رویکرد ، ارزیابی عملکرد در چارچوب بازخورد مقایسه نتایج واقعی با انتظارات بودجه ای صورت می گیرد استانداردهای رایج قابل حصول از این نظر مورد استناد زیاد هستند که 1- مخارج استاندارد چند منظوره را در نظر می گیرند مثلا مخارج یکسانی برای تاسیسات ، حفظ و نگهداری موجودی انبار ، عملیات بخشی برقرار می کنند 2) بر نیروی کار تاثیر انگیزشی مطبوع می گذارند زیرا استانداردهای منطقی عملکرد را برای آینده در نظر می گیرند و 3) در زمان استفاده از این استانداردها تفاوت منطقی بین استانداردها وبودجه بندی دیده نمی شود .
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 16 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 12 |
تحقیق در مورد 11 سپتامبر و رویدادهای جهانی
مقدمه
قضیه انفجار برجهای دو قلوی امریکا در 20 شهریورماه سال 80،شرایطی را ایجاد کرد که ما وارد یک صورت بندی جدید جهانی شدیم .
اگر زمانی دربارهی جنگ سرد صحبت شود. شما احساس میکنید که این مسئله در عصر پدران و مادران شما اتفاق افتاده و شما از شکل گرفتن این صورت بندی در عرصه روابط بینالملل اطلاع چندانی ندارید. در زمان انقلاب اسلامی، وقتی گفته میشد انقلاب مشروطیت، خود ما برداشت صحیحی از آن نداشتیم، یعنی چیزی بود که در زمان ما شکل نگرفته بود. مگر این که کسی مطالعات تاریخی داشت. کما اینکه شما از انقلاب اسلامی برآورد عمومی دارید، یعنی در متن مسئله نبودهاید .
اگر واقعه 11 سپتامبر و وقایع پس از آن را، از این حیث هوشیارانه بررسی نکنیم به سرنوشت حوادث مذکور گرفتار خواهد شد و از یادها خواهد رفت . بخصوص برای کشورهایی مثل ما که کشور هدف محسوب میشویم و برای دانشجویان که طبیعتا در عرصه جنبشهای دانشجویی و اجتماعی، نیروهای پیشتاز محسوب میشوند . این مسئله بسیار مهم است. طبعا صورت بندی 50 سال آینده روابط بین الملل. الان مشخص میشود و ما باید ابعاد و زوایای آن را به خوبی بشناسیم . عموما این صورت بندیها، 50 تا 70 سال طول میکشد و وقتی شکل گرفت، قدرتهای حاکم همین برنامه را ادامه میدهند تا مجددا شرایط تغییر کند .
لذا اگر شما فروپاشی دیوار برلین و به هم ریختن نظام دو قطبی را در جنگ سرد شاهد نبودید، امرز در عنفوان جوانی خود، شاهد صورتبندی جدیدی در منازعات تمدنی هستید که در واقع، رویکردی است بین دو حوزه تمدن اسلام و غرب
در تحقیقی که در مورد منازعات تمدنی صورت گرفته، به 428 مورد جنگ بین تمدن غرب و سایر تمدنها از ابتدای تاسیس تاکنون برمیخوریم . یعنی تقریبا از 2900 سال پیش به این سو، تمدن غرب، 428 جنگ با بیرون از خود داشته که قریب 2.3 این موارد علیه ایران قبل از اسلام و بعد از اسلام بوده است: و نکته مهمتر این که در بیش از 80% این جنگها ایران پیروز شده است
ولی امروز فضاسازی روانی در عرصه فرهنگی و رسانهای، عکس این را دیکته می کند . یعنی در موارد اندکی که تمدن غرب بر ایران پیروز شده، از آن مورد نمادی ساخته و آن را به شکلی عجیب در عرصه رسانهای و فرهنگی جهان تبلیغ نمودهاند . مثلا در تاریخ داریم که ایرانیها در یکی از جنگها در منطقه یونان، شکست خوردند و یک نفر از یونانیها فاصله 40 کیلومتری را دوید تا خبر پیروزی یونانیان را برساند: این فاصله 40 کیلومتری را ”ماراتون” نامیدند و امروز آن را به یک نماد تبدیل کردهاند تا سابقه این پیروزی ماندگار شود .
امروزه بازیها و ورزشها طوری نامگذاری شده که به طور کلی رویکرد غربی دارد. حتی کلمه ”المپیک“ رویکرد غربی دارد. برای غربیها خیلی مهم است به دیگران تفهیم کنند که ما در گذشته تمدن ارشد بودهایم. آن قدر این گزارهها برای غربیها مهم است که به یکی دو نمونه آن اشاره میکنیم .
جمهوری اسلامی ایران در سال 1373 در ساختار نیروی دریایی، سه ـ چهار کلاس شناور تعریف کرد و عناوین ارزشی نظیر ذوالفقار، ذوالجناح و تندر برای آنها انتخاب نمود. در مقابل شناور کلاس ذوالجناح که در آیین مذهبی ما اسب مقدسی است، به سرعت و در کمتر از 3 ماه، امریکاییها شناور معادلی ساختند و نام آن را ”پیگاسوس” گذاشتند. پیگاسوس اسب بالداری است که روی پیشانی خود یک شاخ دارد و برای غربیها مقدس است .
نیروی دریایی امریکا 3.4 کره ی زمین را ـ که آب فرا گرفته ـ با 7 ناوگان خود، کاملا تحت تسلط دارد. 14 ناو هواپیمابر دارد و در هر اقیانوسی 2 فروند از این ناوها وجود دارد که در واقع پایگاههای هوایی متحرک امریکا هستند. آن وقت ما چهار شناور سبک میسازیم آنها تحمل وجود آن را ندارند، و با آن مقابله به مثل میکنند .
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 1575 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 130 |
فاهمه بشریت
چکیده
دیوید هیوم انگلیسی یکی از فیلسوفان مهم قرن هیجدهم میلادی است . که افکار و آراء او موجب تحولات و تأثیرات مهمی در فیلسوفان بعد از او شده است . او یک فیلسو ف تجربه گرای محض است که با تألیف مقالات و کتب متعدد توانست نظریات فلسفی خود را برای آیندگان به ثبت رسانده و در سیر تکاملی فکر فلسفی غربی نقش آفرینی کند . آثار او گرچه طبق گفته خودش در زمان حیات او با واکنش چندان مثبتی روبه رونشد ، لکن در عصر حاضر و خصوصا در محافل دانشگاهی از اهمیت بسزایی برخوردار است . از مهمترین آراء معرفتی او می توان رساله کنونی “تحقیق در باب فاهمه بشری An Enquiry Concerning Human Understanding” را نام برد که در سالهای 1746 و 1747 در شهر تورن منتشر ساخت .
نگارنده تلاش کرده است متن این مقاله را با دقت مورد بررسی قرار داده و ترجمه کند . در برخی موارد که متن دارای ابهام و یا نارسایی بوده است در پاورقی به توضیح و ترمیم آن پرداخته تا خواننده بهتر بتواند به معانی و اصطلاحات مورد نظر هیوم آشنا شده و مفاهیم آن را به خوبی دریابد ؛ همچنین برای آنکه خواننده به هنگام مراجعه به متن بتواند آن را به طور مستقیم مورد مطالعه قرار دهد و احیانا در مواردی بدان استناد کند در پایان ترجمه برخی از کلمات مهم و مشکل را به طور اصطلاحی و به ترتیب حروف الفبای انگلیسی ترجمه نموده ام . این کار علاوه بر ویژگی فوق می تواند قضاوت درباره ترجمه را نیز مناسب تر سازد . در ترجمه برخی لغات تخصصی متن به کتب فلسفی مهمی مانند جلد پنجم از کتاب “تاریخ فلسفه” اثر فردریک کاپلستون با ترجمه امیر جلال الدین اعلم و کتاب “کلیات فلسفه رجوع نموده” و سعی کرده ام تا ترجمه مناسبی برای لغات اختصاصی فلسفه هیوم و سبک نوشتاری او ارائه دهم .
قبل از پرداختن به ترجمه متن ، مقدمه ای درسه فصل بیان شده که در آن بعد از معرفی شخصیت وزندگی هیوم به بررسی و نقد برخی آراء مهم او پرداخته ام .
فهرست عناوین:
موضوع صفحه
چکیده
مقدمه
زندگینامه
بررسی برخی از آراء مهم هیوم
نقد آراء هیوم
ترجمه متن
فصل اول- درباره انواع مختلف فلسفه
فصل دوم –درباره منشاء تصورات
فصل سوم- درباره تداعی تصورات
فصل چهارم- شبهات شکاکیون در رابطه با فاهمه
بخش اول- علیت
بخش دوم- بیان یک شبهه
فصل پنجم - راه حل شکاکانه این شبهات
بخش اول- عادت به عنوان عامل اصلی در نتیجهگیری های تجربی
موضوع صفحه
بخش دوم - باور
فصل ششم- درباره احتمال
فصل هفتم- درباره مفهوم رابطه ضروری
بخش اول- مقایسه مفاهیم ما بعد الطبیعه با مفاهیم ریاضی و هندسه
بخش دوم- نتیجه گیری
فصل هشتم- درباره ضرورت و آزادی
بخش اول- تبیین معنا و مفهوم ضرورت و آزادی
بخش دوم- بیان دو شبهه و پاسخ به آنها
فصل نهم- درباره عقل حیوانات
فصل دهم- درباره معجزه
بخش ا ول- برهانی در اثبات ناپذیری وقوع معجزه
بخش دوم- تبیین اثبات ناپذیری وقوع معجزه به روشی دیگر
فصل یازدهم- درباره عنایت خاصه و آخرت
فصل دوازدهم- درباره فلسفه آکادمیک یا شکاکانه
بخش اول- وجود و ذات خداوند
موضوع صفحه
بخش دوم- شبهات عامیانه و شبهات فلسفی
بخش سوم- فلسفه آکادمیک
واژه نامه انگلیسی- فارسی
فهرست منابع
چکیده انگلیسی
دسته بندی | حقوق |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 48 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
تحقیق در مورد ترور و تروریسم
مقدمه:
ایجاد جو ترس و وحشت با قتل و غارت های بی دلیل و نامرئی تهدید و ارعاب از طریق گوناگون ترور نامیده می شود. و به طور کلی ترور مارکی است برای بسیج افکار عمومی علیه هر فرد یاگروه و نظام و مکتبی که در برابر آمریکا و امپریالیسم غرب به کار می رود.
و ترور روشی نیست که همیشه به تنهایی مورد استفاده مارکیست ها قرار می گیرد بلکه به طور کشورهای سرمایه داری و گروه های راست گرا از همان روش و وسایل اقدام به ترور و ایجاد وحشت می نماید و ویژگی اصلی ترور سیر اشاعه و وحشت است.
درتروریسم ترور هدف نیست بلکه وسیله ای است و وسیله بسیار مهم برای تحصیل وصول به هدف می باشد و قبل از هر چیز باید بگوئیم هر عمل خشونت بار ترور نمی باشد یعنی نباید درگیری بین دو نفر و یا دیوارهای خشونت بار فردی را جز این تعریف به حساب آوریم برای ایجاد یک نظام اجتماعی عاری از خشونت و ترور به جای اینکه اعمال خشونت بار را با مجازات و تنبیه بازداشت بدون شک سالم ترین اصلاح شرایط به وجود آورنده و مشروع نشان دهنده اعمال خشونت و ترور می باشد اقدام به یک عمل خشونت بار همیشه یک روش قانونی مشروغ نیست حتی حوادث خشونت بار در بعضی موارد از کشورها می تواند به عنوان یک وسیله کنترل و یا یک وسیله تغییرات سیاسی به کار می رود.
و تلاش های جهانی برای مبارزه با ترور مساله را با کنار گذاشتن این و چه کار باهداف سیاسی مورد ارزیابی قرار داده و از نظر حفظ نیروی حاکم و موقعیتشان مورد توجه قرار می دهد.
تاریخ معاصر ایران بدون شک پیچیده ترین دوره تاریخی این سرزمین است زیرا در این دوره جامعه ما با تبعیت از تحولات بین المللی تن به شدید ترین دگرگونی ها در تمامی زمینه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی داد.
تا سالهای اول قرن بیستم سازمان اجتماعی و ساختار سیاسی کشور هنوز مبتنی بر علائق قومی، قبلیه ای و احساسات و باورهای سنتی بود در این سال ها فقط از کل جمعیت ده میلیونی کشور در شهرها زندگی می کردند در حالی که ماکس وبر جامعه شناس آلمانی یکی از شرایط توسعه پذیری اقتصادی را حجم بالای شهر نشینی می داند.
نه تنها پائین بودن سطح شهر نشینی بلکه ایران دردوره مورد مطالعه هیچکدام از شرایط توسع یافتگی و تحول پذیری سیاسی اقتصادی را نداشت دور افتادگی شهر ها با شرایط اقتصادی فرهنگی متقارن و حتی متضاد و جدئی شهر از روستا و جدائی مردم از یکدیگر پائین بودن سطح فرد اجتماعی- بی تفاوت بودن نسبت به نوع و رفتار حاکمیت نگرش تقدس آمیز نسبت به شاه و حاکم و بی رقیب و معارض بودن شاه سست بودن عوامل همبستگی ملی و حاکم بودن عواطف بیگانه گریزی در میان مردم و حکومت کشور ما را در یک محیط مسدود و شرایط محدود قرن توده ها و شهرها موجب شده بود تا حس مشارکت پذیری و تحول خواهی در میان ما رشد نکند اما این شرایط بر سرعت متحول گردید زیرا تحولات سریع سرمایه داری در غرب و بروز انقلاب بروژوا و موکراتیک و اصلاحات اجتماعی، مذهبی به صنعتی طی قرن نوزدهم دنیای غرب را با کمبود مواد خام و بازار فروش کالا روبرو کرد.
واژه ترور و ترروریسم:
ترور واژه ای سیاسی است که اهداف سیاسی را تعقیب میکند بنابراین تروریسم به عنوان یک مکتب خود را مجاز می داند، برای رسیدن به اهداف خود از هر وسیله و هر شیوه ای بهره گیرد.
در لغت نامه روابط بین الملل ذیل کلمه Terrorism آمده است که «ترور و تروریسم به فعالیت های بازیگران دولتی و غیر دولتی که شیوه و تمهیدات خشن را در اعمال خود برای رسیدن به اهداف سیاسی به کار می برند اطلاق یم شود همه منابع اذعان دارند که ترور یک اقدام سیاسی برای نیل به اهداف سیاسی است اما نوع این اقدام اهمیت چندانی ندارد ممکنت است یک قهرمان فریب خود را و یا یک سرمایه دار رقیب خویش را با کشتن از سر راه خود بردارد. این اقدام تروریست گرچه به عنوان عملی تروریستی شناخته شده است. ترور دو حالت دارد: در حالت اول شخص یا اشخاصی با انگیزه سیاسی کشته می شوند تا مانع یا موانعی از سر راه هدفی سیاسی برداشته می شود حالت دوم عبارتند از: احساسات و عکس العمل هایی که این ترور در جامعه به وجود می آید از نظر لغوی این ترور نیز ترور Terror یا Terrour به معنی حاکم شدن شرایط ارعاب و دلهره در جامعه است اما عملا ترور به معنی کشتن مصطلح شده. زیرا ترور موفق به تروری اطلاق می شود که مضروب با ضربه جنارب به قتل می رسد مضافاً این که نوع حربه اهمیت ندارد التبه در این جا مراد ترور سرخ است یعنی تروری که با کمک اسلحه اعم از سرد و گرم و به قصد کشتن صورت می گیرد که گاهی ممکن است منجر به قتل نشود که در این صورت ترور ناموفق نامیده می شود. اما در هر حال صورت منظور از ترور به کارگیری هر وسیله ابزار و شیوه ای جهت حذف فیزیکی رقیب یا رقبا از صحنه سیاست است این وسایل می تواند شامل سلاح های سرد و گرم سود جستن از سموم مختلف تصادم های ساختگی و … حتی مورادی جزئی وجود دارد که شخص در نتیجه تهدید شخصی دیگری مجبور به خود کشی شده است (میلتر نیز از این نوع استفاده می کرده است)
گاهی تبعید کردن مخالفین که باعث دور کردن آنان از صحنه سیاست می شود به حساب ترور می گذارند.
ترور سرد مثل جنگ سرد شیوه جدید از ترور است که معمولا تعقیب کیفری ندارد در این نوع ترور عامل ترور با هیاهو، جنجال و تبلیغات از طریق رسانه های حجمی و انتشار مقاله و کتاب و حتی ساختن فیلم های جعلی رقیب را متهم به اعمالی میکند که پایه و اساس واقعی ندارد این تهمت ها می تواند شامل مصرف مواد مخدر، روابط نامشروع، رشوه دهی و رشوه گیری و … می باشد ممکن است این شیوه یعنی ترور سرد در رقابت های اقتصادی، ورزشی وهنری نیز به کار گرفته شود اما همان طور که می دانیم ترور عمدتاً باید هدف سیاسی را تعقیب کند.
فهرست مطالب:
ترور و تروریسم
دوران تاریخی ترور
دین و ترور
فعالیت بر ضد ترور
ریشه های خشونت و ترور
استراتژی تروریستی و سیستم سازمانی
ترور و جرم شناسی
دسته بندی | ریاضی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 79 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 16 |
*مقاله ویژگی ها و کاربرد الگوریتم ها*
چکیده : در این گزارش ما به بررسی ویژگی های الگوریتمهای کنترل همروندی توزیعی که بر پایه مکانیزم قفل دو مرحله ای(2 Phase Locking) ایجاد شده اند خواهیم پرداخت. محور اصلی این بررسی بر مبنای تجزیه مساله کنترل همروندی به دو حالت read-wirte و write-write میباشد. در این مقال، تعدادی از تکنیکهای همزمان سازی برای حل هر یک از قسمتهای مساله بیان شده و سپس این تکنیکها برای حل کلی مساله با یکدیگر ترکیب میشوند.
در این گزارش بر روی درستی و ساختار الگوریتمها متمرکز خواهیم شد. در این راستا برای ساختار پایگاه داده توزیعی یک سطحی از انتزاع را در نظر میگیریم تا مساله تا حد ممکن ساده سازی شود.
1. مقدمه : کنترل همروندی فرآیندی است که طی آن بین دسترسی های همزمان به یک پایگاه داده در یک سیستم مدیریت پایگاه داده چند کاربره هماهنگی بوجود میآید. کنترل همروندی به کاربران اجازه میدهد تا در یک حالت چند برنامگی با سیستم تعامل داشته باشند در حالیکه رفتار سیستم از دیدگاه کاربر به نحو خواهد بود که کاربر تصور میکند در یک محیط تک برنامه در حال فعالیت است. سخت ترین حالت در این سیستم مقابله با بروز آوری های آزار دهنده ای است که یک کاربر هنگام استخراج داده توسط کاربر دیگر انجام میدهد. به دو دلیل ذیل کنترل همروندی در پایگاه داده های توزیعی از اهمیت بالایی برخوردار است:
1. کاربراان ممکن است به داده هایی که در کامپیوترهای مختلف در سیستم قرار دارند دسترسی پیدا کنند.
2. یک مکانیزم کنترل همروندی در یک کامپیوتر از وضعیت دسترسی در سایر کامپیوترها اطلاعی ندارد.
مساله کنترل همروندی در چندین سال قبل کاملا مورد بررسی قرار گفته است و در خصوص پایگاهدادههای متمرکز کاملا شناخته شده است. در خصوص این مسال در پایگاه داده توزیعی با توجه به اینکه مساله در حوزه مساله توزیعی قرار میگیرد بصورت مداوم راهکارهای بهبود مختلف عرضه میشود. یک تئوری ریاضی وسیع برای تحلیل این مساله ارائه شده و یک راهکار قفل دو مرحله ای به عنوان راه حل استاندارد در این خصوص ارائه شده است. بیش از 20 الگوریتم کنترل همروندی توزیعی ارائه شده است که بسیاری از آنها پیاده سازی شده و در حال استفاده میباشند.این الگوریتمها معمولا پیچیده هستند و اثبات درستی آنها بسیار سخت میباشد. یکی از دلایل اینکه این پیچیدگی وجود دارد این است که آنها در اصطلاحات مختلف بیان میشوند و بیان های مختلفی برای آنها وجود دارد. یکی از دلایل اینکه این پیچدگی وجود دارد این است که مساله از زیر قسمتهای مختلف تشکیل شده است و برای هر یک از این زیر قسمتها یک زیر الگوریتم ارائه میشود. بهترین راه برای فائق آمدن بر این پیچدگی این است که زیر مساله ها و الگوریتمهای ارائه شده برای هر یک را در ی.ک سطح از انتزاع نگاه داریم.
با بررسی الگوریتمهای مختلف میتوان به این حقیقت رسید که این الگوریتمها همگی ترکیبی از زیر الگوریتمهای محدودی هستند. در حقیقت این زیر الگوریتمها نسخههای متفاوتی از دو تکنیک اصلی در کنترل همروندی توزیعی به نامهای قفل دو مرحله ای و ترتیب برچسب زمانی میباشند.
همانطور که گفته شد، هدف کنترل همروندی مقابله با تزاحمهایی است که در اثر استفاده چند کاربر از یک سری داده واحد برای کاربران بوجود میآید است. حال ما با ارائه دو مثال در خصوص این مسائل بحث خواهیم نمود. این دو مثال از محک معروف TPC_A مقتبس شده اند. در این مثالها، یک سیستم اطلاعات را از پایگاه داده ها استخراج کرده و محاسبات لازم را انجام داده و در نهایت اطلاعات را در پایگاه داده ذخیره مینماید.
حالت اول را میتوان بروزآوری از دست رفته نامید. حالتی را تصور کنید که دو مشتری از دو سیستم مجزا بخواهند از یک حساب مالی برداشت نمایند. در این حالت فرض کنید در غیاب سیستم کنترل همروندی، هر دو با هم اقدام به خواندن اطلاعات و درج اطلاعات جدید در سیستم میکنند. در این حالت در غیاب سیستم کنترل همروندی تنها آخرین درج در سیستم ثبت میشود. این حالت در شکل 1 نشان داده شده است.
شکل 1 نمایش حالت بروز آوری از دست رفته
حالت دوم حالتی است که در آن اطلاعات صحیح از پایگاه داده استخراج نمیشود. در این حالت فرض کنید دو مشتری بخواهند کارهای ذیل را انجام دهند.
در غیاب کنترل همروندی همانطور که در شکل 2 نشان داده شدهاست، تزاحم بین پروسس ها بوجود خواهد آمد. فرض کنید در زمانی که مشتری 1 اطلاعات را از حساب Y خوانده و اطلاعات حساب X را دریافت نموده و 1 میلیون از حساب Y برداشت نموده ولی هنوز 1 میلیون به حساب X و اریز نکرده مشتری 2 اطلاعات کل دو حساب را دریافت نموده و نتیجه را چاپ نماید. در این حالت مشتری شماره 2 اطلاعاتی را که به عنوان بیلان نمایش میدهد 1 میلیون از مقدار واقعی کمتر است. این حالت یک فرق اساسی با حالت اول دارد و آن این است که در این حالت نتیجه نهایی در پایگاه داده درست خواهد بود در حالیکه اطلاعات دریافت شده بصورت موقت غلط خواهند بود.
شکل 2 خواندن اطلاعات نادرست از سیستم
مساله کنترل همروندی در پایگاه داده های توزیعی تا حدودی شبیه مساله دوبهدو ناسزگاری در سیستم عامل میباشد. در مساله دوبهدو ناسازگاری، هماهنگی جهت دسترسی به منابع سیستم ائم از حافظه، ابزارهای ورودی و خروجی و CPU و .... بوجود میآید. در این حالت راه حلهای گوناگونی ائم از قفلها، سمافورها، مونیتورها و ... پیشنهاد شده است.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 71 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 79 |
اثرات حمله اعراب به ایران
1- تغییرات عمدۀ فرهنگی پس از حملۀ اعراب و فتح ایران در سطوح و طبقات مختلف جامعه. ( تغییرایران)
2- تغییرات عمدۀ اقتصادی و برقراری شرایط جدید در شیوه اخذ مالیات توسط اعراب که از ایرانیان آموختند. (تغییر اعراب)
شکست امپراتوری ساسانی از اعراب مسلمان فصل جدیدی را در تاریخ ایران گشود. فصلی که با تحولات بسیاری در سدهای پس از آن در انتظار ایرانیان بود. اغلب مورخین این حقیقت را انکار نمی کنند که آنچه ایرانیان را شکست داد نیروی عرب نبود بلکه ضعف داخلی و فساد دستگاه ساسانی بود که مردم را کاملاً نسبت به خود بی تفاوت کرده بود و دیگر دفاع از سرزمین خود را در مقابل اعراب نه تنها نوعی وظیفۀ ملی تلقی نمی کردند بلکه فرار از آن را نیز با توجه به ظلمی که از جانب دولت به ایشان رفته بود موجه می دانستند. از قضا که اعراب در آن روزها تحت تاثیر تعالیم اسلام دم از مساوات و عدالتی می زدند که ایرانیان در آن روزها سخت تشنه آن بودند. در این مورد دکتر زرین کوب می گوید:
سقوط ساسانیان البته از ضربت عرب بود لیکن در واقع از نیروی عرب نبود چیزی که آن را مخصوصاً از پای درآورد غلبۀ ضعف و فساد بود می توان گفت که مقارن هجوم عرب ایران خود از پای درآمده بود و شقاق و نفاق بین طبقات و اختلافات و رقابتهای میان نجبا بعلاوۀ تفرقه و تشتت در امر دیانت آن را به کنار ورطه نیستی کشانده بود و در چنان حالی بی آنکه معجزه ای لازم باشد هر حادثه ای ممکن بود آن را از پای درآورد دولت عظیم کهنسال ساسانی در آن روزگاران فترت و نکبت چون سلیمان مرده ای بود که تکیه به عصای افسانه ایی اما موریانه خوردۀ خویش داشت و هر تند بادی که از توان کران صحرایی برمی خاست می توانست آن پیکر فرتوت و بی رمق را خورد کند و به مغاک هلاک بسپارد.. ..»
در حقیقت عدم وجود یک ایدئولوژی کارآ برای همۀ طبقات در جامعه ساسانی اختلاف طبقاتی بسیار در مقابل شعار برابری و برادری اعراب ایرانیان سرخورده از دولت خویش را اغواء کرده و آنان را در حمایت از ساسانیان سست کرد و سرانجام موجب سقوط آنان شد. البته نخستین برخورد اعراب با ایرانیان در نبردهای میان آنان نبود بلکه پیشتر هم ایرانیان بعنوان یک دولت غالب با اعراب از طریق بحر عمان و خلیج فارس و حیره و حجاز ارتباط داشتند. بواقع نفوذ ساسانیان در مناطق مرکزی شبه جزیره عربستان بخصوص منطقه حجاز، یثرب و مکه بیشتر از طریق دولت دست نشانده حیره و یمن صورت می گرفت. اما پس از متحد شدن قبایل عرب تحت لوای دیانت جدید و عدم نظارت جدی بر آنان از سوی ساسانیان بواسطه اختلافات داخلی اعراب توانستند در داخل سرزمین خود به سرکوب گروههای مخالف با دیانت جدیدشان با عنوان اهل رده بپردازند و به دنبال دستیابی به منابع ثروت قدم به مرزهای غربی ساسانیان نهند. هجوم اعراب به مرزهای غربی ایران و برخوردهایی که با نیروهای آشفته ساسانیان داشتند چیزی از نوع یک لشگر کشی منظم به منظور دستیابی به هدفی معین نبود ، بلکه در آغاز به منظور سرکوب اصحاب رده و تعقیب آنان نخست پای ایشان به عراق وسرحدات جنوب غربی ایران باز شد. سپس به دنبال دستیابی به منابع معیشتی جدید پس از مواجهه با سپاه ساسانیان و به دنبال هزیمت آنان به داخل ایران سرازیر شدند و با شعار مسوات و برابری ایرانیان را در عدم حمایت از ساسانیان ترغیب بیشتری کردند. قبول آئین جدید و حرکت اعراب در سرزمین ایران روندی بسیار تدریجی داشت و تا زمانیکه وجود آخرین شهریار نگون بخت ساسانی مایه امید گروههایی از ایرانیان بود که حضور این مهاجران نو رسیده را تحمل نمی کردند. مرتب شورشهای متعددی در مناطق مختلف ایران بر علیه اعراب رخ می داد. فی المثل در اشروسند مردم به هیچ وجه به مجاورت اعراب راضی نمی شدند . در سیستان آنها را اهریمن می خواندند و از همنشینی با آنها به هر بهانه که می شد خودداری می کردند .درقم نیز باآنکه وقتی آمدن اعراب با حسن قبول تلقی شدو با آنها پیمان دوستی بستند خیلی زود از این کار پشیمان شدند و نقض عهد کردند و به مساجد موذنان تعدی و تجاوز آغاز کردند . چون عربان بانگ نماز برمی آوردند دهقانان می آمدند و آنها را دشنام می دادند و سخره می کردند و گاه در مواردی جنگ و نزاع محلی نیز برمی خاست .
در قم یکبار اعراب هفتاد تن از سران محبوس را سربریدند مردم به مجاورت آنها راضی شدند . اما در برخی موارد نیز این مهمانان ناخوانده با حسن قبول تلقی می شد. زیرا که مردم در پناه آنها از تجاوز عمال و دزدان و راهزنان در امان می زیستند . به هر حال حضور اعراب در ایران در قرون نخستین اسلامی و برخورد آنان با جنبه های گوناگون تمدنی و فرهنگی ایرانیان همچنین بهنگام مواجه با ثروتهای افسانه ای شاهان ساسانی که اعراب حتی فکر آن را نیز نمی توانستند در ذهن خود جای دهند حکایتی است بس شگفت انگیز و در نوع خود بی نظیر که در قرن سکوت به زیبایی آن را به تصویر کشیده است. باری بدهد روی اعراب چه ایرانیان آنان را می پذیرفتند یا نه با شترها و زندگی خود که پشت آنان حمل می شد، قدم به سرزمین ایران گذاشتند تا فصلی جدید را در تاریخ این کشور کهن رقم زنند.
از همان آغاز اعراب قدم به مناطقی از ایران گذاشتند که با طرز معیشت وآب و هوای جزیره العرب تطبیق بیشتری داشت به همین جهت شهرهایی مانند اصفهان وکاشان و قم محل توجه و تردد کوچهای عرب گشت. بیشتر از همه خراسان مورد نظر طوایف عرب بود زیرا که آن سرزمین بیشتر از بسیاری نقاط دیگر با طرز معیشت ایشان موافق می نمود. و در واقع بیابان نورد عرب به کمک شتر، رفیق جدایی ناپذیر خویش به خوبی می توانست در بیابانهای اطراف خراسان رفت و آمد کند. به هر روی اعراب این منطقه از همان آغاز فتح با ایرانیان رفته رفته روابط و علایق پیدا کردند. مرزبانان و دهقانان خراسان با حکومت اعراب خو گرفتند چنانکه اعراب نیز با آداب و رسوم ایرانیان آشنا شدند. اندک اندک در میاان دو قوم خویشاوندیهای سببی پدیدار شد فرزندانی که در نسلهای بعد پدید آمدند تدریجاً خشونت بدوی و تعصب عربی پدران را از دست دادند و به سرزمین جدید و خویشان تازه نیز علاقه پیدا کردند اما به طور کلی این در همه جا اتفاق نمی افتاد. دکتر صدیقی در کتاب جنبش های دینی ایرانی پس از تقسیم سه دوره خلفای راشدین/ امویان و عباسیان از یکدیگر معتقد است :«در دوره اول والیان عرب عموماً دین دار صادق و بی طمع بودند. اگر تصرف ناحیتی یا شهری به جنگ صورت گرفته بود کسانی که مقاومت کرده بودند با ایشان به سختی عمل می شد. جمعی را که می توانستند می کشتند و پس از غلبه جمعی را اسیر کرده و اموالی را که به چنگ ایشان افتاده بود به غنیمت می بردند و مغلوبان هیچ حقی نداشتند. غنائم جنگی پنج قسمت می شد یک قسمت برای بیت المال کنار گذاشته می شد و چهار قسمت میان دیگر کسانی که در جنگ شرکت کرده بود تقسیم می شد. اگر مردم ناحیتی یکبار منقاد شده و بار دیگر می شوریدند. رفع شورش به خشونت انجام می گرفت و کشتن و اسیر کردن شدت می یافت اگر فتح محلی به زور انجام یافته بود عموماً عربها کسی را از خود به حکومت بلد منصوب می کردند اما اگر مردم شهر بی جنگ کردن تسلیم می شدند و به پرداختن مبلغی در سال برای حمایت شدن خود صلح می کردند جان و آزادی و اموال و املاک ایشان محفوظ می ماند . مرزبان یا شهربان بومی در مقام خود باقی می ماند و تا وقتی که به عهد خود وفا کرد از جانب عرب زحمتی نمی دید ...
آنچه که در بعد از حضور اعراب در ایران مهم بود تغییرات اساسی بود که در صورتبندی اجتماعی و ساختار سیاسی ایران ایجاد شد صرف نظر از اینکه تا آن زمان ایران با توجه به قدمتی طولانی بعنوان یک کشور متمدن و با فرهنگ حالت وام دهنده را در میان سایر ملل اطراف خویش داشت یک چند پس از غلبه اعراب تحت تاثیر سنتها و رسومات قبیلگی آنان قرارگرفت هر چند که این تاثیر بعلت فقدان پشتوانه فرهنگی از سوی چادر نشینان عرب دوام نیاورد و خود پس از مدتی مقهور تمدن و فرهنگ ایرانیان شدند اما در دوران یاد شده کاملاً ایران تحت تاثیر اعراب قرار گرفت. حضور اسلام در ایران واکنشهای متفاوتی را از سوی طبقات مختلف جامعه ایرانی در بر داشت گروهی لذا ایرانیان با عدم پذیرش اسلام و مخالفت با حضور اعراب همچنان بر کیش آبا و اجدادی خود باقی ماندند که اینان بیشترین آسیب ها را از جانب اعراب دیدند گروهی دیگر نیز با قبول آیین اسلام در زمره موالی خدمت به این مهاجران بیابانگرد را بر دشمنی بی سرانجام با آنان پذیرفتند و ربقۀ اطاعت را به گردن انداختند. گروهی نیز با پذیرش پرداخت جزیه بعنوان اهل کتاب با این بهانه که پیامبر از ایرانیان اهل یمن در زمان حیات خویش جزیه گرفتند در زمره اهل کتاب سعی در حفظ سرزمین آباء و اجدادی خویش کردند. اما دسته ای نیز بودند که تاب از بین رفتن مُلک و مَلک خویش را نیاوردند و دست به مهاجرت زدند و روی به سوی مرزهای شرقی ایران گرفتند و سرانجام در گجرات هند سکنی گزیدند.
همانطور که در پیشتر نیز آمد روند گرایش به آیین اسلام از سوی ایرانیان و طبقات مختلف جامعه کاملاً متفاوت بود. طبقات کارگران و پیشه وران بر خلاف طبقات بالا دست خود (شامل خاندانهای اشرافی و روحانی) که زیاده در آیین زردشت تعصب می ورزیدند به تشکیلات روحانی و عقاید و مقدرات موبدان چندان تلقی نداشتند و چون این طبقات سبب اشتغال و اعمال روزانه خویش و تصادم و اصطحکاک دایم با قوانین و مقدراتی که در آیین زرتشت راجع به اجتناب از آلودن آتش و خاک و آب وجود داشت در نظر موبدان و روحانیان زردتشتی بی مبالات و تا حدی سُست اعتقاد بنظر می آوردند. طبعاً دیانت تازه ایی را که اعراب آورده بودند با زندگی خویش سازگار و به مذاق خود گوارا یافتند . باری بامداد روزی که اسلام هر شهری را در ایران می گشود تحولی شگرف در احوال فرد و در نظام جامعه روی می نمود. برای فرد حقوق تازه ای پدید می آمد که از آن بی خبر بود و وظایف تازه ای تعیین می شد که بدان آشنایی نداشت. در جامعه نظم طبقات و امتیاز خاندانها از بین می رفت و دین تازه فاصله ایی را که میان کفشگرزاده و موبد زاده بود پر می کرد مردی که مسلمان می شد از خوردنیها و نوشیدنیها که پیش از آن بهره می بُرد بعضی بروی حرام می شد و تمتع از بعضی دیگر به شرطها محدود می گشت . برخی از مشاغل نظیر مِی فروشی و خوک بانی از بین رفت. برخی مشاغل دیگر که پیش از این چون در آنها آب و آتش آلایشی می یافت و در نظر موبدان زرتشتی منفور بود اکنون آزاد و حلال و روا شمرده می شد. بین زن و شوهر و اعضای خانواده قواعدی حاکم می شد که به گونه ای کاملاً متفاوت از پیش روابط بین آنها را تغییر می داد. ازدواج با محارم از بین رفت و نکاح طلاق، ارث و همه اینها بر اساس اصول دیانت جدید تعریفی تازه به خود گرفتند. مردگان را دیگر در دخمه ها جای نمی دادند تا طعمه حیوانات شود بلکه می بایست آنان را به خاک بسپارند. روزهای هفته ، هفته های ماه و ماههای سال که هر یک به حکم آیین زردشت نامی برخود داشت منسوخ شدند و جشنهای کهن ایرانیان همگی به فراموشی سپرده شد آتشهای کهن خاموش می شد و بجای آن محراب و مناره برپا می شد. مغ از اعتبار سابق می افتاد و بسا که آواره یا کشته می شد.
در دوره اول یعنی دوران خلفای راشدین رفتار آنان با موالی بخصوص ایرانیان کاملا بر موازین شرع و قوانین دیانتشان استوار بود . جای سخن نیست که آنان می خواستند تا اسلام و قرآن را حرمت نهند پیوند و نشست و خاست با زنان مسلمان نجویند مسلمانان را را به آیین خود نخوانند و دشمنان اسلام را یاری ندهند همچنین ناگزیر بودند به شیوه مسلمانان جامه نپوشند و بالای بناهای خویش را بیش از عمارت مسلمانان نکشند . بانگ آلات و اَدواتی را که مجاز بودند با آنها همکیشان خود را به عبادت فرا خوانند به گوش مسلمانان نرسانند .
آشکارا خمر ننوشند نشانه های دینی خود را از چشم مسلمانان دور بدارند و مردگان خود را پوشیده و جدا گانه به خاک بسپارند . ذمیان حق برآوردن پرستشگاهای تازه نداشتند و مجاز نبودند که سلاح بر گیرند و بر اسب نشینند.... خلیفه دوم مسلمین بسیار علاقه داشت که اعراب تا آنجا که امکان داشت از همزیستی و مجالست با ایرانیان دور بمانند و با وضع قوانین جدید تا آنجا که می توانست به ایشان سخت می گرفت و اگر وجود جزیه برای ایرانیان بعنوان اهل کتاب توسط پیامبر وضع نمی شد چه بسا عمر بر ایرانیان شدت عمل بیشتری وارد می کرد .
با فتح ایران توسط اعراب این سرزمین تا قرنها بعنوان یکی از اصلیترین منابع مالی برای جهان اسلام مورد توجه بود. صرفنظر از اموالی که پی از هجوم اولیه عرب ایران نصیب آنان شد خلیفه دوم با وضع قوانین مالیاتی جدید برای ساکنان سرزمینهای مفتوحه به خصوص ایرانیان منابع مالی پایداری را برای دار الخلافه ایجاد نمود که تا مدتهای پس از آن خلفای بعدی نیز از این روش پیروی می کردند. در حقیقت در این زمان مهمترین کار اعراب مسلمان فتوح و کشور گشایی بود و مهمترین درآمد آنها نیز از راه جنگ و غنائم آن تامین می شد و رقم اصلی مخارج را هم مخارج جنگ و لشگر کشی و مصارف مربوط به آن تشکیل می داد. خلیفه دوم عمر با اطلاع از این امر که غنائمی که در فتوحات نصیب اعراب می شود همیشگی نیست و بیت المال دار الخلافه به یک منبع مالی همیشگی احتیاج دارد تا از طریق آن بتواند مستقل از غنائمی که در طول جنگها نصیب می برد. احتیاجات خود را برآورده سازد با تاثیر از تنظیم قواعد مالیاتی که در امپراطوری ساسانی رواج داشت دست به تشکیل دیوان مالی و برقراری مالیتهایی چون و جزیه و خراج زد.البته جزیه مالیاتی بود که از زمان ذمیان و غیر مسلمانان اخذ می شد که بعدها با گرایش اغلب آنان به اسلام منابع درآمد این مالیات محدود می شد. ولی خراج به طور عموم به کلیه کشاورزان و دهقانان حتی با فرض مسلمان شدن هم تحمیل می شد و آنان تا زمانیکه در زمین مشغول به کار بودند موظف به پرداخت آن بودند .
حضور اعراب مسلمان در ایران بی شک تحولات ژرف و دامنه داری را در فرهنگ و تمدن این سرزمین برای سالهای پس ازآن رقم زد. اما این نخستین باری نبود که این سرزمین مورد هجوم اقوام بیگانه قرار می گرفت به همین جهت پس از چندی از حضور این میهمانان ناخوانده آنان مهقور و مجذوب تمدن خویش ساخته و اعراب بعدها اگر نه تمام شالوده امپراطوری خویش را ، بلکه بخش عظیمی ازآن را بر پایه
سنن و آموزه های ایرانیان بنا نهادند. اعراب پس از تصرف این سرزمین با رسوم مذهبی. آداب زندگی. اسطوره ها و افسانه ها. تاریخ نگاری. آئین کشور داری . سازمانهای اداری و مالی و رسوم درباری غالباً از طریق ترجمه آثار فارسی وهمچنین بعدها با نفوذ مستقیم کارگزاران و عاملان ایرانی آشنا شدند و مستقیماً آن را در بدنه امپراطوری نوپای خویش به کار بردند. درحقیقت اسلام فاتح در پیشرفت خود با فرهنگهای فنی تر و شیوه های پیشرفته تر فرهیختگان ملل مغلوب روبرو شد و به علت رویارویی با این فرهنگها و برای حفظ اصول اعتقادی خود در برخورد با آنها ناچار شد از سنتهای بارور این فرهنگها وام بگیرد و مسلمانان در انجام این منظور کلی بودند به موالی یعنی به مسلمانان غیر عرب و اخلاف آنان که رهبری حیات فرهنگی عالم اسلام را به تدریج عهده دار شدند
دسته بندی | کامپیوتر و IT |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 42 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 15 |
اصول و مبانی سیستمهای خبره
قواعد استنتاج
اگرچه نمودارهای ون از جمله روشهای تصمیم گیری برای قیاسهای صوری محسوب می شوند ولی این نمودارها برای استدلالات پیچیده تر مناسب نیستند، زیرا خواندن این نمودارها مشکل است. قیاس صوری مشکل اساسی تر دیگری دارد و آن این است که فقط بخش کوچکی از عبارات منطقی را می توان به وسیله قیاس صوری بیان کرد. در واقع قیاس صوری طبقه بندی شده فقط شامل عبارات گروه بندی شده I,E,A وO می باشد. منطق گزاره ای، ابزار دیگری را برای توصیف استدلال ارائه می دهد. در حقیقت ما غالبا بدون آنکه بدانیم از منطق گزاره ای استفاده می کنیم. به عنوان مثال استدلال گزاره ای زیر را در نظر بگیرید :
اگر برق باشد، کامپیوتر کار خواهد کرد
برق هست
.. کامپیوتر کار خواهد کرد
می توان این استدلال را با استفاده از حروف انگلیسی به شکل رسمی زیر بیان نمود.
A = برق هست
B = کامپیوتر کار خواهد کرد
بنابراین استدلال فوق را می توان به این صورت نوشت :
استدلالات زیادی به این شکل وجود دارند. صورت کلی نمایش استدلالی از این نوع، به این صورت است :
P → q
P
q
که در آن p و q متغیرهای منطقی بوده و می توانند هر عبارتی را نشان دهند. استفاده از متغیرهای منطقی در منطق گزاره ای این اجازه را به ما می دهد که عباراتی پیچیده تر از چهارچوب عبارت قیاس صوری یعنی I,E,A و O داشته باشیم. این نوع استنتاج در منطق گزاره ای نامهای مختلفی دارد، از جمله : استدلال مستقیم، انتزاع، قانون انفصال و فرض مقدم. توجه کنید که این مثال را به صورت قیاس صوری نیز می توان بیان کرد.
همه کامپیوترها با داشتن برق کار خواهند کرد
این کامپیوتر برق دارد
این کامپیوتر کار خواهد کرد
که نشان می دهد انتزاع یک حالت خاص از قیاس صوری است. قانون انتزاع از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا پایه و اساس سیستمهای خبره مبتنی بر قاعده را تشکیل می دهد. گزاره مرکب P →q نشان دهنده یک قاعده است و p نشان دهنده الگویی است که باید بر مقدم منطبق شود تا این قاعده ارضاء گردد. ولی همان طور که در فصل دوم مطرح شد، عبارت شرطی P →q دقیقاً معادل با یک قاعده نیست زیرا عبارت شرطی، یک تعریف منطقی است که توسط جدول درستی تعریف می شود و برای هر عبارت شرطی تعاریف زیادی می تواند وجود داشته باشد.
ما به طور قراردادی برای نشان دادن گزاره های ثابت نظیر " برق وجود دارد " از حروف بزرگ مانند C,B,A و ... استفاده می کنیم و با حروف کوچک از قبیل r,q,p و ... متغیرهای منطقی را نشان می دهیم که می توانند بجای گزاره های ثابت مختلفی قرار بگیرند. توجه باشید که این قرارداد برخلاف قرارداد موجود در پرولوگ است که از حروف بزرگ به عنوان متغیر استفاده می کند.
این شکل قانون انتزاع را می توانیم با متغیرهای منطقی دیگری نیز بنویسیم :
که این شکل نیز همان مفهوم قبلی را دارد.
توصیف دیگری برای شکل فوق می تواند به این صورت باشد :
علامت کاما در اینجا برای جدا کردن یک مقدمه از مقدمه دیگر بکار می رود و علامت کاما – نقطه ( سمی کالون) پایان مقدمات را نشان میدهد. اگر چه تا به حال فقط با استدلالاتی سروکار داشته باشیم که دو مقدمه داشته اند، ولی شکل کلی تر یک استدلال به این صورت است :
P1 , P2 , … PNi .. C
هدف p در صورتی ارضاء می شود که همه اهداف فرعی P1 , P2 , … PNi ارضاء شده باشند. یک استدلال مشابه با عبارت فوق را برای قواعد تولید می توان به شکل کلی زیر نوشت :
C1 ^ C2 ^ … CN →A
و به این معناست که اگر همه شروط Ci یک قاعده ارضاء شوند در این صورت اقدام A آن قاعده اجراء خواهد شد. همانطور که قبلا نیز مطرح شد، هر عبارت منطقی به شکل فوق دقیقاً معادل یک قاعده نیست زیرا تعریف منطقی عبارات شرطی دقیقا معادل قاعده تولید نمی باشد. ولی به هر حال این شکل منطقی به فهم قواعد کمک مستقیم و مفیدی خواهد کرد.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 18 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 15 |
تحقیق در مورد از جمهوری تا سلطنت
شاه در اروپا چه میکند؟
در خلال نغمة جمهوری در ایران، اروپائیان و عده ای دیگر در کشورهای خارجه مانند مصر و عراق و ترکیه و غیره تصور میکردند که جنبش جمهوری خواهی در ایران طبیعی بوده و ملت ایران برای برقراری رژیم جمهوری واقعاً قیام و اقدام کرده است، لذا پاره ای از جراید در اطراف نهضت جمهوری در ایران قلمفرسائی کرده مقالات و اخبار مختلفی راجع به این نهضت انتشار می دادند.
از جمله جرایدی که در این زمینه به بحث پرداخته روزنامه «لاپره مس» منطبعة پاریس می باشد که در تاریخ 32 مارس 1924 برابر دوم حمل 1303 خورشیدی (یعنی درست مصادف با روز واقعة دوم حمل 1303 مجلس که در جلد دوم بتفصیل از آن سخن رفته است) مقالة زیر را که حاکی از خبر حالت روحی و جسمی شاه در اروپا میاشد درج کرده است:
«در جوار جنگل «بولونی» در خیابان مالاکوف، در یک عمارت مخصوصی شاه ایران که خلع شده در نهایت عزلت و انزوا زندگی میکند، خبر انقلاب ایران که یک هفته قبل به او رسید او را بشدت متألم نمود.
یک پیشخدمت بما گفت :« اینک اعلیحضرت»
ما شاهرا یکسال قبل وقتی از پاریس عبور نمود و پیش از آنکه به لندن برود دیده بودم. این دیگر آن جوان متبسم و مهربان که چشم های تیز در صورت فربه داشت نیست. امروز شاه با پیشانی چین خورده و شانه های خم شده و زهر خند غم آلود به نظر من بقدر بیست سال پیر شده است.
هر روز نزدیک ساعت ده صبح شاه به همراهی پیشخدمت خود و یک پلیس مخفی گردش مفصلی پیاده در «بوادو بولونی» یا روی «بولوار» ها میکند و یا اینکه با اتومبیل تا «اتوال» میرود و آنجا پیاده شده و در «شانزه لیزه» قدم میزند. این گردش اعصاب او را راحت کرده و غمش را تسکین میدهد.
بعدازظهر شاه تلگرافات و گزارش هائی را که از تهران میرسد مطالعه نموده بعضی چیزها یادداشت میکند و به مکاتیب متعدد که از طرفدارانش دریافت میدارد جواب میدهد؛ دید و بازدید نمیکند و در منزل خود تنها صرف نهار مینماید.
یکی از اطرافیان شاه به ما گفت:
اوضاع ایران خیلی مغشوش است و نمیتوان گفت از این مخمصه چه بیرون خواهد آمد. ولیکن اتباع با وفای جانشین داریوش هنوز نومید نشده اند ...یک حرکت ضد جمهوریت موجود است.
آیا شاه خیال دارد بطوریکه میگویند به ایران بر گردد؟
نخیر، عجالتاً شاه میخواهد ملت خود را در انتخاب سرنوشت خویش حتی در حین ضلالت آزاد بگذارد. حضور شاه در ایران ممکن است تولید انقلاب جدیدی کرده اسباب خونریزی بشود و شاه نمیخواهد این اتفاق بیفتد.
شاه ایران به حال ملت خود که دچار جنگ داخلی هستند گریه میکند. مملکت فرانسه که مأمن پادشاه مخلوع است او را پذیرفته و تسلی میدهد و شاید یک روزی بتواند یادگار شادیها و تجملات قصر تهران را از خاطر او محو نماید.
ولیکن یک خیالی نیز هست که در این اسام گرانی نه فقط به تبعه است بلکه گریبان گیر سلاطین نیز شده و آن عبارت از مسئله بودجه یومیه است. اطرافیان شاه از تأثیرات انقلاب حالیه در مورد حقوق سلطنتی نگرانند و این ملاحظه بیش از پیش بر تشویش و اضطراب شاه مخلوع افزوده است.»
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 16 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 20 |
تحقیق در مورد امپراتوری چین
بخش نخست
قلمرو های متداخل
تاریخ های در هم تنیده
سکوت در برابر و در برابر مسأله اصلی؛ دستور روز است بعضی از سکوت ها شکسته شده و بعضی از آنها در پیش گرفتن واهی توسط نویسندگانی که درون راهبرد های سیاسی هستند و با آن زندگی می کنند حفظ می شود آنچه برا من جالب است آن شیوه ای است که توانایی شکستن سکوت را داشته باشد.
تدنی مریسون، بازی در تاریکی
به عبارت دیگر تاریخ یک ماشیان حساب نیست، تاریخ در ذهن و تخیل جای خود را باز کند، در پاسخ های متنوع به فرهنگ مردم است که تاریخ جایگاه خود را پیدا می کند تاریخ واسطه زیک نامحدودی برای واقعیت های عادی، زیر ساخت های حقایق اقتصادی و هدف های جسورانه دشوار است.
با ذیل دیوید سن ، افریقا در تاریخ عصر جدید
امپراطوری، جغرافیا و فرهنگ
چنگ زدن به گذشته از جمله متداول ترین تبیرها برای تفسیر زمان حال است آنچه چنین دستاویزی را زنده جلوه می سازد تنها عدم توافق بر اتفاقات گذشته چیست؛ نیست بلکه تردید در این نکته است که گذشته واقعاً گذشته است یا همچنان به رغم صورت های مختلف آن – دامه دارد
تی.اس.الیوت ، در یکی از مشهورترین مقالات انتقادی خود رشته مشابهی از این گونه موضوعات را بررسی می کند. هر چند نیست. اساس مقال او رو به سوی زیبایی شناسی خالص دارد. اما انسان می تواند ضوابط او را در دیگر قلمروهایی تجربه انسانی مورد تامل قرار دهد. الیوت می گوید! تردید نیست که شاعری استعدادی است فردی اما شاعر درون سنتی کار می کند که تنها وارث آن سنت نیست بلکه این سنت را (با تلاش فراوان) به دست آورده است. الیوت درباره سنت ادامه می دهد:
در وهله اول برای آدمی که می خواهد بیست و پنجمین سال زندگی شاعری خود را ادامه دهد. یک احساس تاریخی وجود دارد. احساسی تاریخی که با خود این ادراک را همراه کرده که نه تنها از گذشته بودن گذشته می گوید.
بلکه از حضورآن نیز سخن می گوید! حس تاریخی آدم را مکلف می کند که نه تنها از دبل و جان شعر نسل خود را بسراید بلکه با این احساس نیز همراه است که کل ادبیات اروپااز هومر تا آنچه اکنون تمام ادبیات کشورش را در بر گرفته یک وجود دارد و یک نظام همزمان را تشکیل می دهد. این حس تاریخی که در عین بی زمانی محدود به زبان است و بی زمانی و زمانمندی را یک جا با خود دارد همان است که یک نویسنده و شاعر را سنت گرا می سازد و در عین حال همان حس است که شاعر را به صورتی حاد از مکان و جایگاه خود در زمانه معاصر خود – آگاه می سازدو مفهوم کامل یک شاعر ، یا یک هنرمند ، به تنهایی و بدون چنین ترکیبی محسوس نیست.
فهرست نامهایی که در مبحث امپریالیسم در امریکا و اروپا دارای تالیفاتی هستند شایان توجه است:کائوتسکی ، هیفردنیگ لوگزامبورگ ، هابسن ، لنین ، شومپتر ، آرنت ، مگ داف ، پال کندی.و در سالهای اخیر کتاب هایی چون ظهور و سقوط قدرت های بزرگ ارپال کندی و تاریخ تجدید نظر طلبانه ای از ویلیام اپلمن ویلیامز گابریل کالکو، نوام جامسکی ، هراردزین والترلفبر و شرح و بسط های مشقب باری که در دفاع از غیر امپریالیست بودن سیاست های امریکا و در سال های اخیر توسط استراتژیست های مختلف نوشته شده.
تجربه امریکایی این امر همان طور که ریچارد وانالستین در اثر خود برآمدن امپراطوری امریکا می گوید: از ابتدا بر اساس اندیشه Imptium قلمرو دولت یا کومتی که می بایست برای گسترش امپراطوری در سرزمین ، جمعیت و افزایش قدرت و ثروت پدید آید.
واژه «امپریالیسم» را که دیگر بار به کار خواهم برد عبارت است از عمل مظر و ایستارهای یک مرکز بزرگشهری و مسلط و غالب که درباره سرزمین های دوروست تصمیم می گیرد «استعمار» که همواره از نتایج و تبعات امپریالیسم است ، عبارت است از: تمهید و تدارک اسکان مردمی بیگانه – مهاجر – در سرزمین درو دست.
«زمین برای دامبی و پسرش ساخته شده برد تا که در آن دست به تجارت زنند؛ ماه و خورشید است اندر کار بودند تا این دو نور افشانی کنند. رودخانه ها و دریاها پدید آمده بودند تا کشتی ها آنها را به حرکت در آورند ، و رنگین کمان به آنها وغیره هوای خوش می داد بادها بر ضد کار و کاستی آنها یا به سود وفق مراد آنها می ورزید. ستاره ها و سیارات در مدار خویش می چرخیدند تا نظام بی درد سری را که آنها مرکزش بودند حفظ کنند. AD دیگر معنی اش پس از میلاد مسیح نبود ، بلکه حروف اختصاری برای او بود و پسرش.
دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 10 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 13 |
مقاله بررسی تعاریف و مفاهیم و تاریخچۀ شیوۀ بیان اکسپرسیونیسم در ارتباط با نقاشی ، معماری و شهرسازی
مقدمه :
هدف از انجام این پژوهش ، بررسی تعاریف و مفاهیم و تاریخچۀ شیوۀ بیان اکسپرسیونیسم در ارتباط با نقاشی ، معماری و شهرسازی می باشد . با تأکید بر اندیشه ها آثار و فعالیت های معمار و شهرساز بزرگ آلمانی به نام ( برونوتات ) و درت یابی به برخی از ویژگی های « شهر اکپرسیونیستی » می باشد .
برای پی بردن به این نکته که اولاً « شهرسازی » و « اکسپرسیونیسم » و ثانیاً « شهر اکپرسیونیستی » و « برونوتات » چه ارتباطی با هم دارند .
لازم است قبل از هر چیز معنی و مفهموم سبک اکسپرسیونست را بدانیم . و همچنین تاریخچه مطرح شدن آن در آلمان به دلایلی که گفته می شود . و نقش برونوتات در جنبش هنری اکپرسیونیستی این گشور روشن میگردد و همچنین با بررسی آثار و فعالیت های او برخی از ویژگی های شهر اکسپرسیونیستی مطرح می شود .
مفهوم کلی سبک اکسپرسیونیسم :
« اکسپرسیونیسم در لغت به معنی « بیانی » « هیجان گری » و « حالت گرایی» ترجه شده است .
هنرمند اکسپرسیونیست هدف اصلیش عوالم بشری و انسانی است . اکسپرسیونیسم ، شیوه ای در هنر است . که نه بر واقعیات عین طبیعت تأکید دارد و نه بر تصورات انتزاعی مبتنی بر آن واقعیات تأکید دارد . بلکه تلاش و کوشش می کند احساسات و عواطف ، حالات درون و ذهنیات هنرمند را به تصویر بکشد .
به عنوان مثال :
با توجه به معنی واژه « اکسپرسیونیسم » و با جمع بندی تعاریف مختصری که ذکر شد می توان گفت که این شیوه بیان ، راهی برای آزادسازی احساسات و فشارهای عاطفی و نیروهای معنوی درونی و بیان برداشت های ذهنی هنرمند از محیط و شرایط بیرونی است . و به نظر می رسد ، هنرمند اکسپرسیونیست برای تخلیه و آزادسازی نیروهای درونی خود ، غالباً سعی می کند از تأکیدی اغراق آمیز استفاده کند .
تاریخچه اکسپرسیونیسم در آلمان :
در مطالعه تاریخچه اکسپرسیونیسم ابتدا لازم است ، از نحوه به گار گیری این شیوه در نقاشی آغاز کنیم . در عالم نقاشی ، « ونسان ون کوک » را به عنوان مکتشف اکسپرسیونیسم جدید می شناسند و محور انسانگرایی به وضوح در تابلوهای او مشاهده می شود و همچنین تکنیک استفاده از رنگ کاملاً بیانگر این حقیقت است . « ادوارد مونگ » نوروژی که در سال 1892 به آلمان رفت و سالها در آنجا زندگی کرد . از جهات بسیار پدرذ اکسپرسیونیسم نوین در نقاشی آلمان به شمار می رود در آثار او و ون کوک رابطه نزدیکی وجود دارد . زیرا ادوارد مونگ معتقد است : « دیگر تصاویری از اندرون با مردانی که کتاب می خوانند و زنانی که بافندگی می کنند نکشید . باید از انسانهای زنده ای نقاشی کنیم که نفس می کشند ، رنج می برند و عشق می ورزند . من مجموعه ای از این تصاویر را خواهم کشید تا مردمخ مجبور شوند عنصر مقدس آنها را بشناسند و خود را در برابر آن سربرهنه کنند، چنانکه گویی در کلیسایند »
این عبارات ، نشانگر مقدس بودن زندگی انسانها و رنج و شادی مردم عادی برای هنرمند است . این « مردمی شدن هنر » آغازی است که دامنۀ آن به معماری هم کشیده شد . شبح و بیماری و مرگ که بر زندگی او سایه انداخته بود و این ترس و هراس همیشگی او ، موضوع غالب نقاشی ها و تابلوهایش را تشکیل می داد . « جیمز رانسور » فنلادی نیز از پیشگامان شیوۀ اکسپرسیونیست می باشد که نقاشی های او از قدت حیرت زده کردن تماشاگر برخوردار است . او با استفاده از خطوط لرزان ، و رنگ های ناسازگار در تابلوهایش ، نشان دهنده ی واکنش شخص در برابر دنیایی غیر انسانی است . که او را وادار به متموع می کند و با این شیوه در تماشاگر ایجاد حس هیجان می کند .
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 157 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 64 |
تحقیق در مورد انواع و اقسام جوهر
ملاهادی سبزواری در اقسام جوهر می نویسد :
وجوهر کان محل جوهر هیولی اوحل به من صور
و جوهر لیس بذاک و بذا ان فسهمار کب جسما اخذا
و دونه نفس اذا تعلق جسما و الا عقل المفارق
علامه طباطبائی نیز در اقسام جوهر می نویسد :
قسموا الجوهر – تقسیما اولیا – الی خمسه اقسام الماده و الصوره و الجسم و النفس و العقل و مستند هذا التقسیم فی الحقیقه استقراء ما قام علی وجوده البرهان من الجواهر
ابن سینا در تعلیل اینکه چرا تعداد اقسام جوهر منحصر در پنج قسم است می نویسد :
ان کل جوهر فاما ان یکون جسماً و اما ان یکون غیر جسم کان غیر جسم فاما ان یکون جزء جسم و راما ان لایکون جز جسم بل یکون مفارقا الاجسام بالجمه فان کان جزء جسم فاما ان یکون صورته و اما ان یکون مادته و ان کان مفارقاً لیس جزء فاما ان تکون لها علاقه تصرف ما فی الاجسام بالتحریک و یسقی نفساً اویکون متبرئاً عن المواد من کل جهته وسیمی عقلاً
علامه طباطبائی در تعریف هر یک از اقسام پنجگانه جوهر می نویسد
فالعقل هو الجوهر العجزد عن الماده ذاتاًو فعلاً و النفس هی (( الجوهر العجرد عن الماده ذاتاً المتعلق بها فعلاً و الماره هی الجوهر الحمال للقوه و الصوره الجمسیمه هی الجوهر المفید لفعلیه الماده من حیث الا متدادات الثلاثه و الجسم هو الجوهر الممتد فی جهات الثلاث
تعریف عرض
عرض ماهینی است که اگر در خارج موجود شود وجودش در موضوعی است که بی نیاز از آن می باشد مانند سفیدی سیاهی شجاعت دوری و نزدیکی هر یک از این امور به گونه ای هستند که اگر درخارج تحقق یابند به صورت حلول در موجود دیگری تحقق یابند مثلاً تا جسمی نباشد که سفیدی بر آن عارض گردد هرگز سفیدی وجود نخواهد یافت .
صدرالدین شیرازی در تعریف عرض می نویسد .
العرض هوالموجود فی شی غیر متقوم به لاکجزء منه ولایصح قوامه دون ماهوفیه فهذه قیودار بعه فقولنا فی شی لاستماله وجود عرض واحد فی شیئین او مازاد علیهما .
تعداد اعراض
مشهرو از فلاسفه تعداد اعراض را 9 عرض دانسته اند که عبارتند از 1 – کم 2 کیف 3 – این 4 – متی 5 – وضع 6 – جده 7 – اضافه 8 – ان یفعل 9 – ان ینفعل
ملاهادی سبزواری در تعریف و تعداد عرض می نویسد :
الغریده الثانیه فی رسم العرض و ذکر اقسامه
العرض ما کونه فی نفسه الکون فی موضوعه لانفسه
کم و کیف وضع این له متی فعل مضاف و انفعال ثبتا
کم و اقسام آن
کم یا چند عرضی است که در انواع آن تضاد نیست و در تعریف آن گفته اند کم عرضی است که ذاتا ً قبول تقسیم و همی می کند علامه طباطبائی در تعریف و اقسام آن می نویسد :
الکم عرض یقبل القسمه الوهمیه باذات و قد قسموه قسمه اولیه الی المتصل و المنفصل
کم بر دو قسم است که عبارتند از 1 – کم متصل و آن عبارتست از کمی که می شود در آن اجزائی فرض کرد که بین آن اجزاء حد مشتریک باشد امام خمینی درتعریف کم متصل می نویسد:
کم متصل کمی است که در آن بعد از قبول قسمت حد متشارک بین القسمتین حاصل می شود و حد مشترک آن چیزی است که نسبت آن به دوئ جزء یعنی به دو قسمت نسبت واحده است به این معنی که مثلاً اگر خطی را که یک متر است به دو نیم مترتقسیم نمائیم نقطه موهومی فرض می شود که اگر آنرا بدایت و اول این نیم متر قرار دهیم می توانیم همان را بدایت و اول آن نیم متر دیگر قرار دهیم البته این نقطه در خارج چیزی از خط نیست و الا لازم می آید آن هم کم باشد و باز این معنی در او حاصل می شود که لازم است هنگامی قسمت آن حد مشترک قرار دهیم چون کم است و هکذا الی غیر النهایه و اگر بگوئیم دیگر آن قابل قسمت نیست جزء لایتجری لازم می آید که آن هم باطل است و اگر آن نقطه موهوم را آخر این نیم متر قرار دهیم می توانیم آن را آخر نیم متر دیگر هم قرار دهیم .
2 – کم منفصل و آن عبارتست از کمی که اجزاء آن مشترک در حدود نیست یعنی حدی که نسبتش بین دو جزء از اجزاء کم یکسان باشد و جود ندارد امام خمینی در تعریف کم منفصل می فرماید :
قسم دوم کم که کم منفصل است عدد است البته اشتباه نشود که عدد عبارت از گردوهائی که در خارج موجودند نیست آنها معدود بوده و عدد اعتباری عقلی است .
حمل اولی ذاتی و حمل شایع صناعی
یکی از اشکالات حاصله در کلام بعضی از مصنفین عدم تمایز بین حمل اولی و حمل شایع است که گاه موجب سوال و یا عدم فهم صحیح از موضوع مورد بحث شده است .
علامه طباطبائی در تعریف حمل می نویسد :
من عوارض الوحده الهو هویه کما ان من عوارض اکثره الغیریه ثم الهوهویه هی الاتحاد فی جهته ما مع الاختلاف من جهه ما و هذا هو الحمل و لازم صحت الحمل فی کل مختلفین بینهما اتحادما
بنابر این دو امر کاملاً متباین قابل حمل بر یکدیگر نیستند بلکه لازمه هر حمل وجود اتحاد بین موضوع و محمول است قابل ذکر است که اتحاد هم دارای اقسامی است که عبارتند از .
1 – اتحاد حقیقی : و آن عبارت است از اینکه چیزی عینا ً چیزی دیگر یشود بدون اینکه چیزی از آن زائل گردد یا چیزی به آن منضم شود و این همان معنای اتحاد حقیقی است لکن چنین چیز محال است .
2 – اتحاد انضمامی و آن عبارت است از اینکه چیزی چیز دیگری شود به این گونه که چیزی به آن اضافه شود و یا چیزی از زایل گردد نظیر اینکه آب تبدیل به هوا شود .
3 – اتحاد ترکیبی : و آن عبارت است از اینکه دو چیز بوسیله ترکیب تبدیل به یک چیز شوند مانند اینکه خاک و آب تبدیل به گل شوند .
4 – اتحاد مفهومی : و آن عبارت است از اینکه موضوع و محمول در مفهوم متحد باشند و اختلافشان اعبترای باشد مانند انسان و حیوان ناطق
5 – اتحاد وجودی : و آن عبارت است از اینکه دو چیز در مفهوم مختلف باشند ولی رد وجود اتحاد داشته باشند نظیر اسنان و ضاحک
علامه طباطبائی بر اساس نوع اتحاد ( مورد چهارم و پنجم ) حمل را بر دو قسم تقسیم کرده می فرماید :
احدها ان یتحدا الموضوع و المحمول مفهوماً و ماهیه ً و یختلقفا بنوع من الاعتبار کالاختلاف بالا جمال و التفصیل فی قولنا الانسان حیوان ناطق فان الحدعین المجد ود مفهوماًو انحا یختلفان بالا جمال و التفصیل و کالا ختلاف بغرض انسلاب الشی عن نفسه فیغایر نفسه نفسه ثم یحمل علی نفسه لوفع توهم المغایره فیقال الانسان انسان و یسمی اهذا الحمل به (( الحمل الذاتی الاولی ))
و نمانیهما ان یختلف امران مفهوماً و یتحدا وجوداً کقولنا (( لانسان ضاحک )) و زید قائم )) و یسمی هذا الحمل به (( لحمل اشایع الصناعی ))
بنابر این حمل بر دو گونه است 1 – حمل اولی ذاتی و آن هنگامی است که موضوع و محمول مفهوماً و ماهیه متحد باشند .
ولی اختلاف بین آنها اختلاف حقیقی نیست بلکه اعتباری است مانند اینکه بگوئیم (( الانسان حیوان ناطق )) که اختلاف بین موضوع و محمول به اجمال و تفصیل و به نوعی از اعتبار است .
2 – حمل شایع صناعی : و آن هنگامی است که موضوع و محمول مفهوماً مختلف هستند ولی رد وجود و مصداق با هم اتحاد دارند مانند اینکه بگوئیم (( الانسان ضاحک ))
برای حمل شایع صناعی انقساماتی هست از جمله تقسیم آن به حمل مواطاه ( حمل هوهو ) و حمل اشتقاق ( حمل دی هو ) و تقسیم آن به حمل بنی و حمل غیر بتی و نیز تقسیم آن به حمل بسیط و حمل مرکب
کاربرد اصطلاح حمل اولی و حمل شایع در علم اصول
از جمله مباحث الفاظ در علم اصول مبحث صیح و اعم است و اینکه الفاظ و اسامی عبادات برای صحیح وضع شده اند یا برای اعم و در ضمن این بحث مسائل متعددی مورد بررسی و دقت نظر اصولیون قرار گرفته است یکی از مسائل مورد نظر و اختلاف اصولیون این است که آیا در بین افراد صحیح یک عبادت یا معامله میتوان جامعی فرض کرد که مسمی و متقلق آن عمل بعادی یا غیر عبادی واقع شود یا اینکه فرض چنین جامعی ممکن نیست .
برخی معتقدند که می توان چنین جامعی را از ناحیه معلول و یا ناحیه علت فرض کرد محقق نائینی در این باره می فرماید .
قدقیل انه یمکن فرض الجامع بین الافراد لصحیحی و علی وجه یکون هوالسمی غایته انه لایمکن الاشاره الیه تفصیلاً بل یشار الیه بوجه ما اما من ناحیه المعولول و اما من ناحیه العله ای اما من ناحیه الاجر و الثواب المترتب علی افراد الصلوه الحیحه او من نناحیه المصاح و المفاسد التی اقتضت الامربها
در واقع این گروه می خواهند با توجه به وحدت اثر ( یعی ثواب و پاداش مترتب ب فعل ) وحدت موثر را استباط کنند و یا ا ینکه از ناحیه علل و ملاکات احکام چنین وحدت و جامعی را استنباط کنند لکن مصنف هیچکدام از دو رویه را برای فرض جامع بین افراد صحیح یک امر عبادی یا غیر عبادی نمی پذیرد آنگاه برای استدلال در رد حالت دوم یعنی فرض جامع واحد از ناحیه علل به تفصیل و تحلیل بحث می پردازد و در این خصوص می فرماید اگر مقصود و ثواب مترتب بود فعل اختیاری از نوع ترتب معلول بر علتش باشد و واسطه ای هم بین آنها قرار نداشته با شد می توان ادعا کرد که اراده فاعل به آن اثر تعلق گرفته است درست به همانگونه که اراده او به فعل اختیاری یعنی سبب حصول اثر قرار گرفته است زیرا بدیهی است که اثر مسبب تولیدی فعل است و هر چیز که اینگونه باشد تعلق اراده فاعل به آن صحیح خواهد بود بنابر این هر گاه نسبه اثر به فعل اختیاری نسبت معلول به علت نامه باشد و یا به جز اخیر از علت نامه باشد تعلق اراده فاعل به آن صحیح نیست زیرا از تحت قردت وو اختیار او خارج است و لذا محقق نائینی در تبیین این مساله و تنقیح و تشریح موضوع می فرماید :
فان کان الاثر المقصود مترتباً علی الفعل الاختیاری ترتب المعلول علی علته من دون ان یکون هناک واسطه اصلاً امکن تعلق الاراده الفاعل به نحو تعلق ارادته بالفعل الاختیاری الذی هوالسبب لحصول ذالک الاثر بداهه ان الاثرذ یکون مبباً تولید یاً للفعل و ما من شانه ذالک یصح تعلق اراده الفاعل به لان قردته علی السبب عین قدرته علی المسبب و یکون تعلق الاذاده بکل منهما عین تعلق الاراده بالاخر و یصح حمل احدهماعلی الاخر نحوالحمل اشایع الصناعی
فیقال : (( الالقافی النار احراق و اذ لاانفکاک بینهما فی الوجود و هذا الحمل و ان لم یکن حملاً شایعاً صناعیاً بالعنایه الاولیه لان ضابط الحمل الصناعی هوالاتحادفی الوجود و لایمکن اتحاد الوجود بین العله و المعول الا انه لمالم یکن الا نفکاک بینهما فی الوجود و کان المعول من رشحات وجود العله صح الحمل بهنده العنایه .
از جمله موارد استعمال حمل شایع و حمل اولی در علم اصول مبحث حقیقت و مجاز است اصولیون برای تشخیص معنای حقیقی از مجازی علائمی را ذکر کرده اند از جمله این علائم تبارد صحت حمل اطراد و اموری مانند اینهااست بعضی از اصولیون صحت حمل را بعنوان یکی از علائم حقیقت نمی پذیرند حضرت امام خمینی از جمله کسانی است که صحت حمل را بعنوان علامه معنای حقیقی رد کرده و در این باره می فرماید :
و التحقیق : ان صحه المحل لاتکون علامهً لاالاولی مذه و لاالشایع لان الاستشها د اما ان یکون بصحته عنده اوعنده غیره فعلی الاول : یتوقف التصدیق بصحه الحمل علی التصدیق بکون ا للفظ بما له من المعنی الاتکازی متحداًمع المعنی المشکوک فیه و مع هذا لایبقی شک و حتی یرفع بصحه الحمل .
و بعباره اخری ان التصدیق بصحه الحمل الا ولی یتوقف علی العلم باتحاد المعنی مع اللفظ بماله من المعنی الاتکازی مفهوماً و هذا عینی التصدیق بوضع اللفظ للمعنی فلامجال لتاثیر صحه الحمل فی رفع الشک .
و علی الثانی : فلایمکن الکشف عن کونه حملاً اولیتاً الامع تصریح الغیربه فیرجع الی تنصیص اهل اللسان لاصحه الحمل اوالعلم بوحده المفهومین فعاد المخدور السابق .
و اما الحمل الشایع فلما کان علی قسمین بالذات و بالعرض فمع التردید بینهما لایمکن الکشف و مع التمیز عاد المخدور المنقدم فان العالم بان الحمل باذات عالم بالوضع للطبیعه المحموله قبل الحمل .
بنابر این حضرت امام خمینی با یک استدلال بسیرا زیبا و محکم اثبات می کند که صحت حمل چه اینکه حمل از نوع اول ذاتی باشد یا از نوع شایع صناعی نمی تواند دلیلی بر حقیقت بودن معنا باشد .
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 13 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 16 |
تحقیق در مورد امتیاز تنباکو
امتیاز تنباکو
یکی از امتیازاتیکه نتایج نامطلوب ببار آورد، امتیاز انحصار تنباکو معروف به واقعه ی رژی بود. این امتیاز در زمان صدارت میرزا علی اصغرخان امین السلطان و اندکی بعد از مسافرت سوم ناصرالدین شاه به فرنگستان باهتمام امین السلطان و برای مدت 55 سال به یکی از اتباع امگلیسی موسوم به ماژور تالبوت و شرکای او واگذار شد. به موجب این امتیاز، کمپانی رژی صاحب حق انحصاری تجارت تنباکوی اریان و حتی نظارت بر زراعت آن شناخته شد. مردم ایران پس از اطلاع از شرای این انحصار و مقایسه ی آن با امتیازی که دولت عثمانی در باب انحصار دخانیات خود با شرایط بهتر به یک شرکت خارجی داده بود، با آن مخالفت کردند. از طرف مرجع تقلید وقت حاج میرزا حسن شیرازی و یکی دیگر از علمای بزرگ تهران بنام حاج میرزا حسن آشتیانی حکم تحریم دخانیات صادر شد.
در تهران و نبریز بازارها بسته و تعطیل عمومی اعلام شد و سرانجام شاه و امین السلطان از بیم شورش مردم و اعلام جهاد علما، در شانزدهم جمادی الاولی ساتل 1309 رسماً آن امتیاز را لغو کردند. شرکت رژی بساط خود را از ایران برچید و دولت مجبور شد غرمت مؤسسه ی مزبور را که بالغ بر پانصد هزار لیره بود با بهره ی 5% بپردازد. در الغای این امتیاز روسها مداخله داشتند و لغو آن سبب بروز کدورت در روابط شاه و امین السلطان با انگلیسیها و تمایل آنان به سیاست روس شد. از آنجا که دولت ایران پول هنگفتی در بساط نداشت، مجبور شد مبلغ پانصد هزار لیره ی انگلیسی از بانک شاهنشاهی وام بگیرد و بشرکت رژی بپردازد و این نخستین وامی بود که دولت ایران از بیگانگان گرفت. باید دانست که آن رکود اقتصادی که در شش سال آخر سلطنت ناصرالدین شاه در ایران پیدا شد و سرانجام منجر به پریشانی اتوضاع کشور گردید، ناشی از اعطای امتیاز تنباکو باین کمپانی بود.
12- اصلاحات دوره ناصری
نخستین خط تلگراف برقی ایران در سال 1274 بین قصر سلطنتی شاه و باغ لاله زار دایر گردید. سال بعد نیز به دستیاری علیقلی میرزای اعتماد السلطنه خطی بین تهران و سلطانیه کشیده شد و در سال 1276 تا تبریز امتداد یافت. در همین سال انگلیسیها برای تأمین ارتباط لندن با بمبئی در زمینة اتصال سیم تاگراف به اروپا اقدام کردند و در 1280 نیز امتیاز خط بین خانقین و تهران و بوشهر را گرفتند و پس از اندک مدتی بیشتر ولایات ایران دارای خط تلگراف شد. اولین وزیر تلگراف ایران مخبرالدوله بود.
بعد از اصلاحات امیرکبیر در قشون ایران، دولت ازمستشاران و مربیان اتریشی برای سامان بخشیدن بوضع ارتش دعوت کرد. پس از ایشان مستشاران روسی این وظیفه را بعهده گرفتند و رژیمانی بشکل قزاق تشکیل دادند. تزار روس یک هزار تفنگ بردن و مقداری توپ به ایران اهدا کرد. دیری نگذشت که این رژیمان به یک بریگاد (تیپ) قزاق توسعه یافت و این تیپ با توپخانه ی خود نمونة مؤثرترین واحد ارتش گردید.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 338 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
تحقیق در مورد انقلاب صنعتی
پیش از انقلاب صنعتی
اروپا در آستانه انقلاب صنعتی ، مانند هر بخش دیگر جهان ، جامعه ای روستایی بود. بیش از سه چهارم مردم آن در کشتزارها کار و زندگی می کردند. حتی در کشورهای بیش تر شهری شده ای چون انگلستان و فرانسه که پایتخت هایشان ، یعنی لندن و پاریس شهرهایی پر جنب و جوش بودند ، از میان جمعیت چندین میلیونیشان تنها چند هزار نفر در شهرها و شهرک ها زندگی می کردند.
صنعت هم در داخل و هم در خارج شهرها وجود داشت ، اما در مقیاسی کوچک بود و کم تر از پنج درصد جمعیت اروپا را در بر می گیرد. بیش تر این صنعت در پیرامون کشاورزی می چرخید ، نظیر تولید پارچه از پشم خام و پنبه.
بیش از یک انقلاب صنعتی
گر چه انقلاب نعتی طی سالها به اصطلاحی عادی تبدیل شده ، اما در عین حال گمراه کننده است. اولاً ، انقلاب ها با تغییر سریع همراهند ، اما در جریان انقلاب صنعتی ، به ویژه مرحله آغازین آن ، تغییر غالباً تدریجی بود و گاهی چندین دهه طول می کشید. این فرآیند در واقع بیش تر تکاملی بود تا انقلابی.
دومین کاستی اصطلاح انقلاب صنعتی در این است که فرآیند مربوطه تنها شامل حال صنعت نمی شد ، بلکه به راستی تمام وجوه زندگی ، از اقتصاد گرفته تا سیاست و جامعه را تحت تاثیر قرار می داد. تنها گزینش کشاورزی ر حدود نه هزار سال پیش چنین تاثیر همه جانبه ای داشت. پیش از کشاورزی ، انسان ها مجبور به کوچ نشینی همراه با شکار و گردآوری غذا بودند؛ پس از آن به زندگی پایدارتری در کشتزارها دست یافتند و اندوخته غذایی مستنری تولید کردند. وجود منابع غذایی قابل اتکا بود که امکان پدید آمدن زیستگاههای فراخ تر ، شهرک ها و شهرها ، و نیز واحدهای سیاسی بزرگ تر ، کشورها و امپراتوری ها را فراهم آورد. مگهداری حساب اندوخته های غذایی و اجناس مبادله شده نیازمند ثبت و ضبط بود که به نوبه خود باعث پیدایش نگارش گردید.
به همین ترتیب ، انقلاب صنعتی روش و نوع کار مردم را تغییر داد، به طوری که تعداد کارگران کارخانه ها از کشاورزان فزونی گرفت. محل زندگی مردم نیز تغییر کرد و به تعداد جمعیت شهرنشین افزوده و از جمعیت روستایی کاسته شد. از آن گذشته ، بر اثر ماشینی شدن کشاورزی و در نتیجه افزایش تولید مواد غذایی و نیز بر اثر جابجایی سریع و اطمینان بخش مواد غذایی با کشتی ها و وسایل نقلیه با نیروی محرکه بخار و نفت ، جمعیت رشد کرد و بهبود حمل و نقل تمکان جابجایی این جمعیت صنعتی را افزایش داد.
اقلاب صنعتی سطح زندگی عمومی را بالا برد و به تعداد بیش تری از مردم امکان داد که از کالاها و مسکنی کهپیش تر تجملی به حساب می آمد برخوردار شوند. اما ، در عین حال ، مشکلات موجود ، نظیر بی کاری ، دستمزدهای پایین ، و شرایط بد کار را بدتر کرد. تراکم جمعیت ، به ویژه در فقیرترین بخش های شهرها ، باعث بروز ناآرامی اجتماعی ، بزهکاری و مشکلات بهداشتی شد. افزون بر آن ، تراکم جمعیتدر شهرها و تولید ماشینی موجب افزایش آلودگی گردید. در واگنش به این پیامدهای منفی ، سیاست های اقتصادی و اجتماعی تازه ای ظهور رکد که سرمایه داری آزاد ، سوسیالیسم و مارکسیسم از جمله آن ها بودند.
بدین ترتیب ، انقلاب صنعتی تنها صنعت را متحول نساخت ، بلکه به دنیای امروز شکل داد. چنانچه تاریخدان پل مانتو می نویسد:
اگر انقلاب صنعتی جز یک رشته پیشرفت های فنی معنای دیگری نداشت و اگر پیامدهای آن از سطح تغییراتی در ماشین آلات و تولید فراتر نمی رفت ، تنها می توانست رخدادی دارای اهمیت ثانوی باشد... اما ] این انقلاب [ از راه ... کنش های مادی ... مهر خود را .. بر تمامی جامعه امروزی باقی گذاشت.
انگلستان و تولد انقلاب
زادگاه انقلاب صنعتی انگلستان قرن هجدهم بود که از موهبت جمعیت ، منابع طبیعی ، اختراعات ، پول یعنی همه آنچه برای صنعتی شدن ضرورت داشت ، برخوردار بود. در واقع، هیچ یک از این عوامل به انگلستان منحصر بود ؛ در میان سایر کشورهای اروپایی، فرانسه و هلند نیز از این عناصر برخوردار بودند. با وجود این ، در انگلستان بود که آمیزه ای از این عوامل برای نخستین بار باعث پیدایش انقلاب صنعتی شد.
جمعیت رو به افزایش انگلستان
انقلاب صنعتی هم به کارگر و هم به مصرف کننده احتیاج داشت که جمعیت به سرعتدر حال افزایش انگلستان هر دو را تامین می کرد. پیش از قرن هجدهم ، رشد جمعیت در انگلستان کند بود. انگلستان در سال 1700 کم تر از هفت میلیون نفر جمعیت داشت و رشد جمعیتش چنان کند بود که آمارشناس انگلیسی گرکوری کینگ پیش بینی می کرد که کل جمعیت ان تا سال 2300 به یازده میلیون نخواهد رسید. اما ، در واقع ؛ از نیم قرن پس از کینگ ، جمعیت به سرعت رو به افزایش گذاشت. در نخستین دهه های قرن نوزدهم ، یعنی تنها کمی بیش ار یکصد سال ، و نه ششصد سال ، پس از پیش بینی کینگ ، جمعیت انگلستان به یازده میلیون نفر رسید.
اگر چه تعداد تولدها در طول قرن هجدهم افزایش یافت ، اما تحول چشمگیر در نرخ مرگ و میر بود که به سرعت کاهش یافت. مثلاً ، در لندن و حومه آن در سال 1700 نیم میلیون مرگ بیش از تولد به ثبت رسیده ؛ اما در سال 1800 تعداد مرگ و میرها تنها بیست هزار بیشتر از تولدها بود.
یکی از علل کاهش نرخ مرگ و میر این بود که به دلیل آموزش بهتر ماماها و تاسیس زایشگاه ها ، تعداد نوزادانی که از زایمان جان سالم بدر می بردند بیش تر شد. افزون بر آن ، موارد مرگ و میر کودکان و بزرگسالان بر اثر بیماری کاهش یافت. بیماری های واگیردار شایعی که در سراسر شده های پیشین کشور را به نابودی کشانده بود ، پس از 1700 از بین رفت. مثلاً ، از قرن چهاردهم ، طاعون خیارکی ، یا «مرگ سیاه» ، متناوباً جنعیت انگلستان را کشتار می کرد. اما پس از شیوعطاعون در دهه 1660 ، این بیماری از انگلستان رخت بر بست. دیگر بیماریهای بزرگ نیز از الگوی مشابهی پیروی کردند. سیفلیس ، یک بیماری نسبتآً شایع و کشنده قرن شانزدهم ، گر چه در انگلستان قرن هیجدهم هنوز وجود داشت ، اما دیگر ابعاد همه گیر نداشت.
دلیل پایان یافتن این بیماریهای همه گیر نامشخص است. بی شک وضع بهداشتی مانند سده های پیشین خراب بود ؛ زباله ها و فاضلاب معمولاً به خیابان ها ریخته می شد. اما لااقل یک بیماری مرگبار ، آبله ، بر اثر تلاش های انسانی و آغاز مایه کوبی علیه آن در دهه 1760 ، تحت کنترل در آمد.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 28 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 39 |
تحقیق در مورد اندیشگاه ها
تاریخچه اندیشگاه ها:
اندیشگاه ها یکی از مهمترین فعالان سیاسی در جوامع دمکراتیک هستند. می توان به اندیشگاه ها به عنوان یک مجمع عقلانی یا مکانی برای فعالیت بر اساس پایه ی علمی "Soft instructure" نگاه گرد. همچنین در این مکان فعالیت هایی نظیر، اطمینان دادن به یک گروه در مورد فعالیتشان، باز کردن و قابل توضیح کردن مراحل مختلف یک تجزیه تحلیل سیاسی، تحقیق، تصمیم سازی و ارزیابی انجام می پذیرد.
از اندیشگاه ها در اکثر موارد به عنوان بزرگترین ابتکار بشر در قرن بیستم یاد می کنند که بعد از دوران جنگ سرد و به خصوص در دهه ی آخر قرن بیستم در سر تاسر جهان گسترده شدند. برای توضیح علت افزایش شمار اندیشگاه ها در جهان جدولی بر اساس برقراری اندیشگاه ها در مناطق مختلف جهان در Table 1 (جدول شماره یک) ارائه شده است.
ما در اینجا به معرفی و بررسی چند شرکت قدیمی که در این زمینه فعالیت می کنند می پردازیم:
موسسات Ressel Sage که در کشور آمریکا در سال 1907 ، Fabain Society که در کشور انگلستان در سال 1884 و موسسه ی هامبورگ برای تحقیقات اقتصادی که در کشور آلمان در سال 1908 تاسیس شده اند از قدیمی ترین موسسات فعال در این زمینه هستند.
در آسیا به طور کلی اندیشگاه ها بعد از جنگ جهانی دوم و دهها سال بعد از کشورهای غربی به وجود آمدند. مانند
"The Pakistan Institute of International Affairs" که در کشور پاکستان در سال 1947،
Bangladesh Institute of Development Studies" " که در بنگلادش در سال 1948،
"The Institute of International Relations" که در تایوان در سال 1953 ،
"The National Institute of Development Administration" که در تایلند در سال 1955 و
"Institute of Economic Growth" که در دانشگاه دهلی هند در سال 1958 تاسیس شدند. این موسسه ها از پیشگامان این فعالیت در کشورهای خود و در آسیا هستند.
در ژاپن ، موسسه های Kokumin Keizai Research Ins (KKRI، تاسیس 1945 ) و Kyushu Economic Research Center (KERC، تاسیس 1946) پیشگامان این فعالیت در بعد از جنگ جهانی در این کشور هستند. اما موسسه های بسیاری در ژاپن وجود داشتند که قبل از جنگ جهانی نیز در ژاپن فعالیت هایی شبیه به فعالیت های اندیشگاه ها انجام می دادند. با ذپذیرش این حقیقت که اندیشگاه یک بخش درونی در دولت هر کشوری است موسسه ی تحقیقاتی «خط آهن منچوری جنوبی» SMRC، که در سال 1907 تاسیس شد به عنوان سرچشمه ی اندیشگاه های ژاپن نام برده می شود. این شرکت توانست شمار زیادی از تحقیقات خود را به صورت گزارش ارائه بدهد و متدهای سرشار از انضباط خود را عملی کند. این شرکت تیم های تحقیقاتی گوناگونی را در شاخه های مختلف تشکیل می داد تا بطور رسمی برای شرکت ها و دانشگاه ها تحقیق انجام دهند. متدهایی که توسط SMRC استفاده می شد بیشتر شبیه روشهایی بود که در اندیشگاه ها مورد استفاده قرار می گرفته هممچنین پس از گذشت پند سال موسسه هایی نظیر (1919) OISK ، (1921) ISL و (1922) TIMR در ژاپن آغاز به فعالیت کردند که فعالیت هایی نظیر SMRC داشتند.
کشور ژاپن سابقه ی بیشتر نسبت به دیگر کشورهای آسیایی در زمینه ی فعالیت های اندیشگاهی دارد. هرچند اینگونه فعالیت ها در ژاپن در سالهای نزدیک قبل یا بعد از 1970 انجام گرفته اند اما این سال به عنوان «طلوع اندیشگاههای ژاپن » نام گرفته است.
اندیشگاه ها در این مدت به یکی از فاکتور های اساسی در فرآیندهای سیاسی جوامع دموکراتیکی تبدیل شده اند. همانطور که در جدول مشاهده می کنیم این گونه موسسه ها با یک جریان بدون توقف در آسیا و اروپای غربی در نیمه دوم قرن بیشتم رشد یافته اند. نیز اگر بررسی کنیم در می یابیم که شمار اندیشگاه ها در اروپای غربی در دهه ی 80، به ویژه در دهه ی 90 افزایش چشمگیری یافته است. در این میان بسیاری از موسسه های مشهور امریکایی مانند (1916) Brookings Institution و Carnegie Endowment for Internationalpeale (1914) سرچشمه و آغاز فعالیت های اندیشگاهی خود را آغاز قرن گذشته بیان می کنند انجمن سیاسی امریکا (us policy community) با یک تحلیل آماری درست افزایش تعداد اینگونه موسسات و بسط یافتن آنها را مربوط به سالهای 70 تا 80 میلادی می داند. ابتدا در دهه ی 60 میلادی واژه ی «اندیشگاه » یا «Think Tank» برای شرکت هایی مانند Rand که فعالیت آنها بستن قراردادهای تجاری و یا تحقیقات سازمانی بود به کار برده می شد اما معنی این کلمه در دهه ی 70 میلادی به «موسسات تحقیقات همگانی سیاسی » بسط داده شد به همین دلیل سال 1970 را به عنوان اوج فعالیت ها و تغییرات اندیشگاه ها در سراسر جهان مورد توجه قرار می دهند.
اندیشگاه ها در گونه های مختلف و با ویژگی های متفاوت و متناسب با سیستم های سیاسی کشورهایشان رشد و گسترش یافته اند.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 28 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 20 |
ایران در عصر عباسیان
1. وضعیت ایران پس از روی کار آمدن خاندان عباسی
2. نقش ایرانیان در وزارت
3. برآمدن خاندانهای حکومتگر ایرانی
4. بررسی نهاد خلافت و تغییراتی که در عصر عباسیان پیدا کرد به عنوان یک مرکز مشروعیت دهنده با تکیه بر اندیشه ایرانشهری.
شعارهایی که عباسیان را به قدرت رسانید توانست یک چند گروههای مخالف آنان را نظیر علویان، خوارج و قبایل عرب مخالف خلافت بنی امیه که باهم مرتب درگیری داشتند را به خود جلب کند و آنان را بر علیه دشمن مشترکشان یعنی امویان متحد کند. نزاعهای داخلی و درگیریهایی که پس از به خلافت رسیدن عباسیان میان آنان و گروههای رقیبشان رخ داد، نشان از آن داشت که عباسیان تنها نبودند که توانستند این انقلاب را به ثمر برسانند بلکه مشارکت گسترده گروههای مختلف که تحت عنوان شعار کلی مبنی بر بازگشت به سنتهای پیش از امویان که آنان را به دور هم جمع کرده بود توانست خلافت امویان را از بین ببرد. خطبه ای را که ابوالعباس سفاح در روز نخست خلافت ادا کرد و عمش آن را ادامه داد حاکی از آن بود که نخست عباسیان مدعی بودند که شناختن حق آنها به خلافت الزامی است و آنان به تفضیل اصلی خلافت را بدست گرفته اند با موافقت خلق همچنین برای گروههای رقیب خود نیز این مسئله را مسجل کردند که امر خلافت از آغاز به آنها راست شده و آنان نباید در این مهم با عباسیان درگیر شوند.
اکنون زمان آن فرارسیده بود تا شعارهایی که در هاله ای از ابهام پیچیده شده بود و عباسیان به کمک آن توانستند سایر گروههای مخالف خلافت امویان از جمله علویان را با خود متحد کنند صورت مشخص تر و دقیقتری به خود بگیرد. این مشخص بود که از آغاز عباسیان خلافت را تنها و بی رقیب می خواستند اما گروههای مختلفی که در سقوط امویان و همراهی عباسیان نقش داشتند حال هر کدام به تنهایی مدعی تخت خلافت بودند. مهمترین این گروهها علویان بودند که عباسیان با شعارهای آنان توانستند حامیان آنان را در حمایت از خود بسیج کنند اما حال که عباسیان خلافت را تصاحب کردند علویان ، آنان را غاصب
می دانستند و خلافت آنان را فاقد مشروعیت لازم می دانستند به همین جهت عباسیان برای آنکه حقانیت خود را در امر خلافت نسبت به علویان برجسته نشان دهند شعارشان را که تا آن زمان انتقال خلافت از طریق وجاهت و سفارش از ابوهاشم به جدشان محمد بن علی صورت گرفته بود ، تغییر دادند و در عوض مدعی شدند که امامت از زمان وفات پیغمبر بدون فترت به آنها تعلق داشت و در تقویت دعوی عباسیان و رد ادعای برخی اعقاب علی که امامت را حق خود می دانستند نسبی خاصی پیش کشانده شد. عباسیان می گفتند که از پشت جدشان عباس بودن ، اهمیتی بیشتر از نسل فاطمه دختر کوچک پیامبر و زوجه علی دارد. از آن جهت که فاطمه زن بود و ابوطالب پدر علی و عم پیامبر که هرگز آشکارا قبول اسلام نکرده بود در صورتی که عباس عم پیغمبر اسلام پذیرفته بود. بهمین جهت عباسیان در امر خلافت خود را محق تر از علویان نشان دادند اما در آن سو علویان ضمن رد کردن ادعای عباسیان در امر خلافت دست به قیامهایی گسترده بر علیه عباسیان زدند و بدین ترتیب مخالفت خود با آنان را عملا نشان دادند. قیام محمد و ابراهیم ملقب به النفس الزکیه در منطقه حجاز و تعرض سخت منصور خلیفه عباسی به آنان یادآور خاطره قیام زید و پسرش یحیی بر علیه امویان بود در نظر علویان همچنین بعدها قیام حسین بن علی بن حسن و یارانش در زمان هادی که به شهدای فتح مشهور شدند، حکایت از آن داشت که علویان هزگز ادعای عباسیان را در امر خلافت به رسمیت نشناختند و آنان را بسان امویان غاصب تلقی
می کردند. اما خطر دیگری که خلافت نو پای عباسیان را از هر سو تهدید می کرد ابومسلم خراسانی بود. عباسیان اگرچه با شعار « الرّضا من آل محمد » توانستند ناراضیان را در پشت سر خود جمع کنند اما کسی که در نهایت بیرق خلافت را در دستان آنان نهاد ، ابومسلم بود به همین جهت عباسیان سخت ( در روزهای نخست خلافت خود) به ابومسلم و سپاهیانش محتاج بودند. ابوالعباس سفاح خلیفه نخست عباسی فرصت آن را نیافت تا کار ابومسلم را یکسره کند و این مهم ، به عمش ابوجعفرالمنصور که پس از وی به خلافت رسید، سپرده شد. منصور نخست به وسیله ابومسلم دیگر مدعیان خلافت و کسانی راکه
می توانستند حیات نوپای خلافت عباسی را بخطر اندازند را از میان برد. کسانی چون معبد الله بن علی عموی منصور یا بهافرید و یا لشگری از چینیان را که مرزهای شرقی جهان اسلام را مورد تاخت و تاز قرار داده بودند و یا قیامی که به طرفداری از علویان در بخارا به پا شده بود.
در نهایت پس از آنکه منصور خلیفه عباسی توانست بوسیله ابومسلم آرامش و امنیت خلافت عباسی را تضمین کند اقدام به حذف او کرد. البته از میان بردن ابومسلم چندان به آسانی صورت نگرفت چرا که اهمیت ابومسلم به عنوان حلقه اتصال زنده میان حکومت مرکزی ای که در شرف پیدایی بود و ولایتی که قدرت مرکزی نفرات نظامی و پر شورترین طرفدارانش را از آنجا گرد آورده بود، هنگامی آشکار گردید که خراسان بدنبال قتل وی دستخوش شورشهای پی در پی شد. نخستین این شورشها، خروج سنباد بود که قیام وی هفتاد روز بطول انجامید. همچنین جنبش سنباد به تشکیل یک سازمان مخفی به نام بومسلیمه منجر شد که سالها به پرورش احساسات ضد عباسیان می پرداخت.